10 اثر از اشعار باقیمانده عسجدی مروزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشعار باقیمانده عسجدی مروزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عسجدی مروزی / اشعار باقیمانده عسجدی مروزی

اشعار باقیمانده عسجدی مروزی

1 جان مرا غمت هدف حادثات کرد تا عشق سوی من نظر التفات کرد

2 حال مرا و زلف پریشان خویش را در راه عاشقی رقم مشکلات کرد

3 تا شاه خسروان سفر سومنات کرد کردار خویش را علم معجزات کرد

4 آثار روشن ملکان گذشته را نزدیک بخردان همه از مشکلات کرد

1 چرا نه مردم عاقل چنان بود که بعمر چو درد سر کندش مردمان دژم گردند

2 چنان چه باید بودن که گر سرش ببری بسر بریدن او دوستان خرم گردند

1 چه سود کند، که آتش عشقش دود از دل و جان من برانگیزد

2 پیش همه مردمان و او عاشق جوبنده بخاک بر به بجخیزد

1 زهی بزرگ عطائی که در مضیق نیاز امل پناه بدان دست درفشان آورد

2 ز بیم جود تو کان خاک در دهان افکند ز یاد دست تو بحر آب در دهان آورد

1 بر گل رقمی ز مشک ناگاه زدند بر تنگ شکر مورچگان راه زدند

2 آئینه روی دوست زنگار گرفت از بسکه بر او سوختگان آه زدند

1 در دور تو عقل کل کنشتی گردد حسن ابدی شهره بزشتی گردد

2 خاکستر کشتگانت در دوزخ عشق پیرایه حوران بهشتی گردد

1 دل دوش هزار چاره سازی میکرد با وعده دوست عشقبازی میکرد

2 تا بر کف پای تو تواند مالید دل را همه شب دیده نمازی میکرد

1 صبح است و صبا مشک‌فشان می‌گذرد دریاب که از کوی فلان می‌گذرد

2 برخیز چه خسبی که جهان می‌گذرد بویی بستان که کاروان می‌گذرد

1 در تو دل خسته نظری تیز نکرد کز دیده هزار گونه خونریز نکرد

2 پرهیز کن از دود دلی، کز غم تو خون گشت وز دوستیت پرهیز نکرد

1 هرگاه که آن پهن سرون می گذرد در یک دم ازین چرخ نگون می گذرد

2 طبعم ره فکر بین که چون برد بسر او از سر وعده بین که چون می گذرد

آثار عسجدی مروزی

10 اثر از اشعار باقیمانده عسجدی مروزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشعار باقیمانده عسجدی مروزی شعر مورد نظر پیدا کنید.