بر گل رقمی از عسجدی مروزی اشعار باقیمانده 25
1. بر گل رقمی ز مشک ناگاه زدند
بر تنگ شکر مورچگان راه زدند
...
1. بر گل رقمی ز مشک ناگاه زدند
بر تنگ شکر مورچگان راه زدند
...
1. در دور تو عقل کل کنشتی گردد
حسن ابدی شهره بزشتی گردد
...
1. دل دوش هزار چاره سازی میکرد
با وعده دوست عشقبازی میکرد
...
1. صبح است و صبا مشکفشان میگذرد
دریاب که از کوی فلان میگذرد
...
1. در تو دل خسته نظری تیز نکرد
کز دیده هزار گونه خونریز نکرد
...
1. هرگاه که آن پهن سرون می گذرد
در یک دم ازین چرخ نگون می گذرد
...
1. نه هم قیمت لعل باشد بلور
نه همرنگ گلنار باشد پژند
...
1. دانی که چون رسد بجهان نور آفتاب
انعام عام او بجهان همچنان رسد
...
1. الا تا زمی از کوه پدید است و ره از سد
به کوه اندر زر است و به ره بر شخ و راود
...
1. هر که بر درگه ملوک بود
از چنین کار با خدوک بود
...
1. فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار
...
1. بنوبهار جوان شد جهان پیر ز سر
ز روی سبزه بر آورد شاخ نرگس سر
...