10 اثر از اشعار باقیمانده عسجدی مروزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشعار باقیمانده عسجدی مروزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عسجدی مروزی / اشعار باقیمانده عسجدی مروزی

اشعار باقیمانده عسجدی مروزی

1 تا مشک سیاه من سمن پوشیدست خون جگرم بدیده بر جوشیدست

2 شیری که بکودکی لبم نوشیدست اکنون ز بناگوشم بر زوشیدست

1 زهی بزرگ عطائی که در مضیق نیاز امل پناه بدان دست درفشان آورد

2 ز بیم جود تو کان خاک در دهان افکند ز یاد دست تو بحر آب در دهان آورد

1 صبح است و صبا مشک‌فشان می‌گذرد دریاب که از کوی فلان می‌گذرد

2 برخیز چه خسبی که جهان می‌گذرد بویی بستان که کاروان می‌گذرد

1 حلقوم جوالقی چو ساق موزه است و آن معده کافرش چو خم غوزه است

1 با سرشگ سخای او کس را ننماید بزرگ رود فرب

2 یاد کرد از لطیف طبعش بحر گشت پر در و عنبر اشهب

3 باگران حلمش آشنا شد کوه شد مکان عقیق و کان ذهب

1 در دور تو عقل کل کنشتی گردد حسن ابدی شهره بزشتی گردد

2 خاکستر کشتگانت در دوزخ عشق پیرایه حوران بهشتی گردد

1 کوس تو اندر خوردنی، هر روزگار اندر منه باد برگست و قفا سفت و سیل و عصا؟

1 همچون رطب اندام و چو روغنش سرین همچون شبه زلفکان و چون دنبه الست

1 بخد و آن لب و دندانش بنگر که همواره مرا دارند در تاب

2 یکی همچون پری در اوج خورشید یکی چون شایورد از گرد مهتاب

1 نه هم قیمت لعل باشد بلور نه همرنگ گلنار باشد پژند

2 بپیچد دلم چون ز پیچه بتم گشاید بر غم دلم پیچه بند

آثار عسجدی مروزی

10 اثر از اشعار باقیمانده عسجدی مروزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشعار باقیمانده عسجدی مروزی شعر مورد نظر پیدا کنید.