10 اثر از اشعار باقیمانده عسجدی مروزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشعار باقیمانده عسجدی مروزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
خانه / آثار عسجدی مروزی / اشعار باقیمانده عسجدی مروزی

اشعار باقیمانده عسجدی مروزی

1 الا تا زمی از کوه پدید است و ره از سد به کوه اندر زر است و به ره بر شخ و راود

1 دانی که چون رسد بجهان نور آفتاب انعام عام او بجهان همچنان رسد

2 کان خاک بر سرآرد و بحر آب در دهن صیت سخای او چو بدریا و کان رسد

1 جوان شد حکیم ما، جوانمرد و دل فراخ یکی پیرزن خرید، بیکمشت سیم ماخ

1 بر من آمد و آورد و بر فروخته شمع چو طبع مرد نشاطی چو جان مرد لبیب

2 نبود زهره بلطف هوا بشکل شهاب بشبه نیزه بلون قلم بقد قضیب

1 جان مرا غمت هدف حادثات کرد تا عشق سوی من نظر التفات کرد

2 حال مرا و زلف پریشان خویش را در راه عاشقی رقم مشکلات کرد

3 تا شاه خسروان سفر سومنات کرد کردار خویش را علم معجزات کرد

4 آثار روشن ملکان گذشته را نزدیک بخردان همه از مشکلات کرد

1 رحمتی کن پرده از رخ برمیفکن زینهار تا نگردد بعد چندین روز رسوا آفتاب

2 سالها شد تا ببوی لعل و یاقوت لبت رنگ می آمیزد اندر سنگ خارا آفتاب

1 بامید قبولت بکر فکرم چو بهر یوسف مصری زلیخا

2 بانواع نفایس خویشتن را بسان نوعروسی کرده آسا

3 کسی کز خدمتت دوری کند هیچ برو دشمن شود گردون گردا

1 جغد که با باز و با کلنگان پرد بشکندش پر و مرز گردد لت لت

1 به بخشش کف او ساعتی وفا نکند اگر ستاره درم گردد و فلک ضراب

1 پیش او کی شوند باز سپید چون تذروان سرخ و چون سرخاب

آثار عسجدی مروزی

10 اثر از اشعار باقیمانده عسجدی مروزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشعار باقیمانده عسجدی مروزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی