حسرت فرو خورم چه به رویت نظر کنم از اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

حسرت فرو خورم چه به رویت نظر کنم

1
حسرت فرو خورم چه به رویت نظر کنم
وانگه بگریه افتم و از دل به در کنم
2
مست از می خیال توام آنچنان که نیست
پروا که با تو نیز سخن یا نظر کنم
3
تو مست جام غیری و مهمان دیگری
من در تنور سینه کباب جگر کنم
4
خواهم ز رشک یاری آنشمع ای رقیب
آهی کشم که بزم تو زیر و زبر کنم
5
اهلی اگرچه جور ز حد شد گمان مبر
کاندیشه حریفی و یار دگر کنم
6
شدم به تیر ملامت نشانه در عالم
ز بسکه سینه کرده پیش تیر شدم
7
اسیر عشق تو چون اهلیم مکش زارم
که کشتنی نشدم گر ترا اسیر شدم
عکس نوشته
حسرت فرو خورم چه به رویت نظر کنم از اهلی شیرازی