هر شبی با گریه های از امیرخسرو دهلوی غزل 1381

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

هر شبی با گریه های خود خوشم

1 هر شبی با گریه های خود خوشم گر چه هست آن روغنی بر آتشم

2 مرگ شیرین شد مرا از عیش تلخ زنده گردم، وه کزین شربت خوشم

3 گل ز باغ وصل نزدیکان برند من چو سگ از دور با سنگی خوشم

4 ای که پابوسی، فغانم زن که من زاهد کویم، ولی شاهدوشم

5 بس که جانم عاشق دشنام اوست هر که را گوید، به سوی خود کشم

6 یک نفس بنشین که میرم پیش تو تا نفس باقیست پنج و یا ششم

7 مور گر میرد نباشد خونبها پی سپر کن زیر پای ابرشم

8 ز آه خسرو، جان من، ایمن مباش کاسمان دوز است تیر تر کشم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر