1 ای خایه به دست تو اسیرم بنمودهای از جماع سیرم
2 دستم نشود به تخم کَس بند تا باد تو کرده دست گیرم
3 چندان نشوی تو خوب تا من از حسرت کون و کس بمیرم
4 تا حضرت مستطابِ عالی کوچک بشوید بنده پیرم
5 زین پس ز جِماع رخ نتابم خوب ار نشدی، نشو به کیرم