11 اثر از مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.

مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی

1 بیره تنبول که صد برگ بست چون گل صد برگ بیامد بدست

2 نادره برگی چو گل بوستان خوب‌ترین نعمت هندوستان

3 تیز چو گوش فرس تیزخیز صورت و معنی به صفت هر دو تیز

4 تیزی ازو یافته گوش دگر داد بهر گوش ز تیزی خبر

1 ای شهٔ مشرق شده چون آفتاب وز تو جهان در حد مغرب بتاب

2 گر همه بر ماه رسد افسرم هم بتهٔ پای تو باشد سرم

3 رو تو چو خورشید زمشرق برای من بسم ، اسکندر مغرب گشای

4 نا تو به مشرق بوی و من به غرب حربه خورد هر که دراید به حرب

1 گرم‌ترین کارگزاران خوان مایده کردند ز مطبخ روان

2 خوانچهٔ آراسته بیش از هزار بر همه الوان نعم کرده بار

3 بانگ روا رو که ز اختر گذشت بلک زنه خوانچه صلا بر گذشت

4 گشت علم از خورش ارجمند خوانچه از آن ساخت سه پایه بلند

1 حضرت دهلی کنف دین و داد جنت عدن ست که آباد باد

2 هست چو ذات ارم اندر صفات حرسها الله عن الحاد ثات

3 از سه حصارش دو جهان یک مقام و از دو جهان یک نفسش ده سلام

4 قبه اسلام شده در جهان بسته او قبه هفت اسمان

1 باش به کامم که به کام توام زنده و نازنده به نام توام

2 حکمت و حکمش که ندارد زوال هم ز خلل خالی و هم از خیال

3 بر در تو آمده‌ام شرمسار از شر من در گذر و در گزار

4 اشتر پویندهٔ پولاد پای کوه نما از تن کوهان نمای

1 کنون از فتح هندوستان دهم شرح کنم دیباچهٔ گرشاسپ را طرح

2 بگویم آنچه کرد از کاردانی گهی لشکر کشی گه پهلوانی

3 که چون شاه جهان شد عار باشد که ذکر او بدین مقدار باشد

4 به جز یک فتح ملک «دیو گیری» که کرد این کار شاهان در امیری

1 خداوندا چو جان دادی دلم بخش دل عاشق، نه جان عاقلم بخش

2 درونی ده که بیرون نبود از درد به بیرون و درون نبود ز تو فرد

3 چنان دارم که تا پاینده باشم نه از جان بلکه از دل زنده باشم

4 چنان شو جانب خود رهنمایم که از خود بگسلم سوی تو آیم

1 دیده که نادیدهٔ دیدار تست دیده و نادیده گرفتار تست

2 چون اثر شوق ز غایت گذشت کفهٔ دانش ز کفایت گذشت

1 شاه به رویش چو نظر کرد چست دید دران آئینه خود را درست

2 گرم فرو جست ز تخت بلند کرد به آگوش تن ارجمند

3 داشت به آغوش خودش تا به دیر سیر نشد، چون شود از عمرسیر؟!

1 شد زن مطرب به نوا پروری انجمنی پر ز مه و مشتری

2 غمزه زنانی همه مردم فریب سیب، زنخ، خال زنخ، تخم سیب

3 چاه زنخ روشن و صافی چو ماه روی نما گشته چو آبی به چاه

4 پرده برانداخته چون آفتاب کرده به یک غمزه جهانی خراب

آثار امیرخسرو دهلوی

11 اثر از مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.