ما دلشدگان بیقراریم از امیرخسرو دهلوی غزل 1298
1. ما دلشدگان بیقراریم
ما سوختگان خام کاریم
1. ما دلشدگان بیقراریم
ما سوختگان خام کاریم
1. از دست غمت به ناله ماییم
در خون جگر چو لاله ماییم
1. ما عاشق روی نیکوانیم
دیوانه شکل هر جوانیم
1. آن مرغ که بود زیرکش نام
افتاده به هر دو پای در دام
1. نه دست رسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
1. من کشته روی یار خویشم
در مانده روزگار خویشم
1. ای روی تو عمر جاودانم
عمری ست که بی تو در فغانم
1. من عاشق آن رخ چو ماهم
گو زار مکش که بی گناهم
1. ای گریه، ترا چه شکر گویم؟
کز تست هزار آبرویم
1. زان غمزه خونخوار جان افگار خوش می آیدم
ناخوش بود زخم نهان، زان یار خوش می آیدم
1. یارب، چه باشد گه گهی جانان در آغوش آیدم
مستسقی لعل ویم یک شربت نوش آیدم
1. مستم که امشب گوییا میهای پنهان خورده ام
من با خیال خویش می با نامسلمان خورده ام