خواجگان از جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی مقطع 72
1. خواجگان را نگر برای خدا
کاندر این شهر مقتدایانند
...
1. خواجگان را نگر برای خدا
کاندر این شهر مقتدایانند
...
1. برای دست تو رای کرم چو سهل آمد
چرا ببخت من این سهل ممتنع گردد
...
1. دم عیسی است مگر باد صبا
که دل مرده بدو زنده شود
...
1. ای ملک بدیدار تو چون باغ بگل شاد
عالم بوجود تو چو روح از جسد آباد
...
1. خدایگان شریعت علاء دین رسول
رسول عزم تو از باد تیز تر گذرد
...
1. چند گوئی مرا که مذمومست
هر که او ذم زاد بوم کند
...
1. چون ز مدح تو بر اندیشیدم
مغزی از پوست ببیرون آمد
...
1. دیدی تو اصفهانرا آنشهر خلد پیکر
آن سدره مقدس آن عدن روح پرور
...
1. خواهی که نزد خواجه قبولی بود ترا
منشین بخوان او برو از نان او مخور
...
1. گفتم بجوانی که بعالم در
من مرد ندیدستم از و بهتر
...
1. بخدائی که علم واسع او
از سرایر جدا نشد هرگز
...
1. این چه شهریست سراسر آشوب
وین چه قومند سراسر تلبیس
...