بیکی از جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی مقطع 60
1. بیکی برد اشارت کردم
سوی آنکس که چنونبود راد
...
1. بیکی برد اشارت کردم
سوی آنکس که چنونبود راد
...
1. جُبّه و دستار افزونی که من در خدمتت
بارها بفروختم این بار میباید خرید
...
1. اسراف مکن ببذل مالت
کز سیم و زرت نمیگزیرد
...
1. تا زنده ایم بر من و تو گفتگو کنند
از بعد ما حدیث من و تو نکو کنند
...
1. خداوندا تو آنشخصیکه چشم چرخ فیروزه
نبیند در هزاران دور اگر چون تو بشر جوید
...
1. بدانخدای که بی گرد موکب امرش
غبار صبح برین سبز طاق ننشیند
...
1. شاعری را اگر دهی دشنام
بر تو آنرا وظیفه پندارد
...
1. خسروا زاصطبل تو کو معمور باد
وارث اعمار اسبان شیخ ابوعامر رسید
...
1. الله الله مگرد گرد دروغ
ور چه در گردن تو یوغ بود
...
1. دوستی گفت صبر کن زیراک
صبر کار تو خوب زود کند
...
1. دعاگو اسکبی دارد که هر روز
ز عشق کاه تا شب میخروشد
...
1. بخدائی که رخت عزت او
در سرای کهن نمی گنجد
...