16 اثر از مقطعات در دیوان اشعار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

مقطعات در دیوان اشعار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

1 چیست آن آتش با گونه آب سربسر پر در و لولوی خوشاب

2 گوهرش ریخته بر صفحه سر همچو بر روی زمرد سیماب

3 از نمایش گهر و رنگش راست همچو بر آب زلالست حباب

4 از چه این آب فنا را سبب است چون حیات همه کس هست از آب

1 ای بزرگی که ز شیرین سخنت عقل از جام نکت می نوشید

2 بهتر از مدح تو کس ننویسد خوشتر از لفظ تو کس ننیوشید

3 چاکر از دوری درگاه تو صدر هم بجانت که ز جان بخروشید

4 مانعی هست مر او را در پیش که بسی از پی دفعش کوشید

1 بدان خدای که ذات مقدس او را حدوث و کثرت و امثال این معایب نیست

2 که گرز حضرت تو بنده غایبست بتن بدل ز حضرت تو هیچگونه غایب نیست

1 قدری می صاف کهنی خواسته بودم زانکسکه اگر راست بگویم نه کسی بود

2 امروز فرستاد یکی شیشه آبم چونانکه بهر قطره او در مگسی بود

3 از زنگ تو گفتی ز دل او نسبی داشت وز گند تو گفتی زدهانش نفسی بود

4 چون دیدم ازینگونه پشیمان شدم الحق دانستم کان خارج و بد ملتمسی بود

1 ای کریمی که پشت چرخ فلک پیش تو سال و مه بخم باشد

2 اوحد الدین جهان فضل و کرم کت دل و دست کان و یم باشد

3 بخت سرویست پیش درگه تو که بصد دست و یکقدم باشد

4 می ببیند ضمیر روشن تو هر چه در پرده عدم باشد

1 ای بزرگی که پایه قدرت اولش غایت کمال بود

2 آفتاب سعادتت آن نیست کش پس استوار زوال بود

3 زین تحیت پس از دعا و ثنا غرض بنده یک سوال بود

4 بارها با خواص خود گفتی دست تحقیق چون جمال بود

1 شعر مخدوم من جمال الدین که چو گل بردم سحر گه بود

2 آنکه از ضبط یک دقیقه آن عقل و ادراک نیک گمره بود

3 لفظ و معنیش چونگل دوروی خوش و نغز و تر و موجه بود

4 معنی روشنش ز خط سیاه صورت یوسف از دل چه بود

1 بخدائی که هر که بنده اوست در دو عالم حقیقت آزادست

2 کاصفهان بی حضور مخدومان اصفهان نیست وحشت آبادست

1 موی سپید چیست ندانی زبان مرگ زیرا که هر که دید ز خود ناامید شد

2 دی از زبان حال همیگفت با دلم چیزی که جان ز ترس چو از باد بید شد

3 گفتا که برگ مرگ بساز ارنخفته تا چند گویمت که زبانم سفید شد

4 اوحدالدین توئی آنکس که ملوک از تو جز لطف کفایت نکنند

1 بخدائی که رازهای ضمیر پیش علمش برهنه و فاشست

2 لطف او را درین نشیمن خاک آب زراد و باد فراشست

3 کانچه گفتند حاسدان بغرض نقش سیمرغ و کلک نقاشست

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

16 اثر از مقطعات در دیوان اشعار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی