خراباتی است پر رندان از عطار نیشابوری غزل 96
1. خراباتی است پر رندان سرمست
ز سر مستی همه نه نیست و نه هست
1. خراباتی است پر رندان سرمست
ز سر مستی همه نه نیست و نه هست
1. شادی به روزگار شناسندگان مست
جانها فدای مرتبهٔ نیستان هست
1. بی تو از صد شادیم یک غم به است
با تو یک زخمم ز صد مرهم به است
1. نور ایمان از بیاض روی اوست
ظلمت کفر از سر یک موی اوست
1. شمع رویت را دلم پروانهای است
لیک عقل از عشق چون بیگانهای است
1. گر جمله تویی همه جهان چیست
ور هیچ نیم من این فغان چیست
1. ای دلشده دلربای من کیست
از جای شدم به جای من کیست
1. در عشق قرار بیقراری است
بدنامی عشق نامداری است
1. طریق عشق جانا بی بلا نیست
زمانی بی بلا بودن روا نیست
1. سخن عشق جز اشارت نیست
عشق در بند استعارت نیست
1. عشق را اندر دو عالم هیچ پذرفتار نیست
چون گذشتی از دو عالم هیچکس را بار نیست
1. هر که درین درد گرفتار نیست
یک نفسش در دو جهان کار نیست