در راه تو مردانند از از عطار نیشابوری غزل 726
1. در راه تو مردانند از خویش نهان مانده
بی جسم و جهت گشته بی نام و نشان مانده
...
1. در راه تو مردانند از خویش نهان مانده
بی جسم و جهت گشته بی نام و نشان مانده
...
1. ای جهانی خلق حیران مانده
تو به زیر پرده پنهان مانده
...
1. ای پای دل ز عشق تو در گل بمانده
از دیده دور گشته و در دل بمانده
...
1. منم از عشق سرگردان بمانده
چو مستی واله و حیران بمانده
...
1. ای زلف تو دام ماه افکنده
ره بینان را ز راه افکنده
...
1. ای روی تو زهر سو رویی دگر نموده
لطف تو از کفی گل گنجی گهر نموده
...
1. ای جان ما شرابی از جام تو کشیده
سرمست اوفتاده دل از جهان بریده
...
1. ای گرد قمر خطی کشیده
دل در خط تو ز جان بریده
...
1. چون کشته شدم هزار باره
بر من به چه میکشی کناره
...
1. جهان جمله تویی تو در جهان نه
همه عالم تویی تو در میان نه
...
1. ای شکر با لب تو شیرین نه
پیش زلف تو مشک مشکین نه
...
1. ای راه تو بحر بی کرانه
عشق تو ندیم جاودانه
...