شبی در روستا از ادیب الممالک فراهانی مقطع 132
1. شبی در روستا مهمان خود خواند
مرا در خانه پیری طاعن السن
...
1. شبی در روستا مهمان خود خواند
مرا در خانه پیری طاعن السن
...
1. شنیدم از پی یک لمحه خواب مؤمن را
ثواب طاعت چل ساله آید از یزدان
...
1. ساری پی دانه سیر می کرد
در دامن کوهسار و هامون
...
1. چو بر شد هفت ساعت ثلث کم از شام دوشنبه
شد اندر نیم شب ناگه چراغ صبحگه روشن
...
1. خدایگانا از گرد راه موکب تو
خدا گواست که شد چشم بندگان روشن
...
1. دوش گفتم بدوستی که بود
حفظ این آب و خاک بر همه دین
...
1. در زمان شهریار دادگر
«شه مظفر» خسرو گیتی ستان
...
1. تاریخ جلوس شه مظفر
آن خسرو آفتاب تمکین
...
1. شها ز روی تفکر درآ در این ایوان
بخوان حدیث انوشیروان و شادروان
...
1. گفت ظریفی که دولت از حدث اندر
ریش بیالود و خم شدش کمر از دین
...
1. ای اهل زمانه پند گیرید
از حال فکار این جگر خون
...
1. شنیده ام عربان اشتران سالم را
بجای اشتر گر داغ برنهند بتن
...