آثار سلطان ولد

صفحه 10 از 19
19 اثر از ولدنامه سلطان ولد در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ولدنامه سلطان ولد شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار سلطان ولد / ولدنامه سلطان ولد

ولدنامه سلطان ولد

1 در تو جمع است کفرو هم ایمان گشت مضمر فرشته هم شیطان

2 در نبی گفت تا شوی موقن که توئی کافر و توئی مؤمن

3 بنگر زین دو کیست عالیتر سر که افزونتر است یا شکر

4 هر کدامین که بر تو شد غالب از شمار و ل ی تو ای طالب

1 هر ولی جملۀ کرامت داشت گرچه هر یک یکی دوزان افراشت

2 آن یکی از ضمیر خلقان گفت آن یک از روشنی هر جان گفت

3 آن یکی نور داد ایمان را آن یکی شرح کرد جانان را

4 آن یکی از کلام مستی داد آن یکی کم زنی و پستی داد

1 خفتۀ را شنو که در صحرا باز بودش دهان بسوی هوا

2 رفت اندر دهان او یک مار خفته از خواب خود نشد بیدار

3 شهسواری ز دور آن را دید چه کند چاره اش بیندیشید

4 گفت اگر آگهش کنم از حال زهرۀ او بدرد اندر حال

1 ناگهان شمس دین رسید بوی گفت انی زتاب نورش فی

2 ازورای جهان عشق آواز برسانید بی دف و بی ساز

3 شرح کردش ز حالت معشوق تا که سرش گذشت از عیوق

4 گفت اگر چه بباطنی تو گرو باطن باطنم من این بشنو

1 نشنیدی حدیث پیغمبر که چه گفت آن شهنشه سرور

2 گفت دوزخ بمؤمنی بچنین که گذر از من ای ولی گزین

3 زانکه نور تو گشت نار مرا داد بر باد کار و بار مرا

4 کل دوزخ چو کشته گشت از او چون بود حال نفس جزو بگو

1 چونکه از بلخیان بهاء ولد گشت دلخسته آن شه سرمد

2 ناگهش از خدا رسید خطاب کای یگانه شهنشه اقطاب

3 چون ترا این گروه آزردند دل پاک ترا ز جا بردند

4 بدرآ از میان این اعدا تا فرستیمشان عذاب و بلا

1 نشنیدی حکایت منصور شهسواری ورایت منصور

2 که بگفت او صریح با آن خلق که منم حق در این تن چون دلق

3 همه گفتندش این سخن بگذار خویش را در چنین بلا مسپار

4 قدر داری بپیش ما ز قدم بسوی این خطر منه تو قدم

1 همنشین خدا بود هر کو با ولی خداست همزانو

2 همچو جبه است قالب عاشق کرده بیرون زجبه سر خالق

3 گرچه دور از وصال و ازدیدی قصۀ بایزید نشنیدی

4 کو بگفتی ز جوش عشق و وله نیست در جبه ‌ ام بجز اللّه

1 شست بر جاش شه جلال الدین رو بدو کرد خلق روی زمین

2 چون پدر گشت زاهد و دانا سرور و شاه جملۀ علما

3 مفتی شرق و غرب گشت بعلم از جهان جهل در نوشت بعلم

4 علم دین احمدی افراخت هر که آن داشت مرورا بشناخت

1 خلق را دردو چیز فایده است تن و جان را از آن دو مائده است

2 علم ابدان و علم ادیان است ملهم هردو علم دیان است

3 علم دینی شفای ارواح است علم طبی علاج اشباح است

4 انبیا و اولیا حبیبان اند کاندر اصلاح دین و ایمان اند

آثار سلطان ولد

19 اثر از ولدنامه سلطان ولد در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ولدنامه سلطان ولد شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی