آثار وحشی بافقی

صفحه 23 از 40
40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی

1 غم هجوم آورده می‌دانم که زارم می‌کشد وین غم دیگر که دور از روی یارم می‌کشد

2 می‌کشد صد بار هر ساعت من بد روز را من نمی‌دانم که روزی چند بارم می‌کشد

3 گریه کن بر حسرت و درد من ای ابر بهار کاینچنین فصلی غم آن گلعذارم می‌کشد

4 شب هلاکم می‌کند اندیشهٔ غم های روز روز فکر محنت شب های تارم می‌کشد

1 مده از خنده فریب و مزن از غمزه خدنگ رو که ما را به تو من بعد نه صلح است و نه جنگ

2 غمزه گو ناوک خود بیهده زن پس مفکن که دل و جان دگر ساختم از آهن و سنگ

3 عذرم این بس اگر از کوی تو رفتم که نماند نام نیکی که توانم بدلش ساخت به ننگ

4 بلبل آن به که فریب گل رعنا نخورد که دو روزیست وفاداری یاران دو رنگ

1 از تندی خوی تو گهی یاد نکردم کز درد ننالیدم و فریاد نکردم

2 پیش که رسیدم، که ز اندوه جدائی نگریستم و حرف تو بنیاد نکردم

3 با اینهمه بیداد که دیدم ز تو هرگز دادی نزدم ناله ز بیداد نکردم

4 گفتی چه کس است این ، چه کسم، آن که ز جورت جان دادم و آه از دل ناشاد نکردم

1 ای دل به بند دوری او جاودانه باش ای صبر پاسبان در بند خانه باش

2 ای سر به خاک تنگ فرو رو ، ترا که گفت در بند کسر حرمت این آستانه باش

3 هرگز میان عاشق و معشوق بعد نیست سد ساله راه فاصله گو در میانه باش

4 سد دوزخم زبانه کشد عشق خود یکیست گو یک زبان بر سر آمد سد زبانه باش

1 بست زبان شکوه ام لب به سخن گشادنش عذر عتاب گفتن و وعدهٔ وصل دادنش

2 بود جهان جهان فریب از پی جان مضطرب آمدن و گذشتن و رفتن و ایستادنش

3 ناز دماند از زمین، فتنه فشاند از هوا طرز خرام کردن و پا به زمین نهادنش

4 جذب محبتش کشد، هست بهانه‌ای و بس اینهمه تند گشتن و در پی من فتادنش

1 من این کوشش که در تسخیر آن خودکام می‌کردم اگر وحشی غزالی بود او را رام می‌کردم

2 درین مدت اگر اوقات من صرف ملک می‌شد باو در بزمگاه عیش می در جام می‌کردم

3 رهم را منتهایی نیست زان رو دورم از مقصد اگر می‌داشت پایانی منش یک گام می‌کردم

4 به کنج این قفس افتاده عاجز من همان مرغم که تعلیم خلاص بستگان دام می‌کردم

1 عشق کو تا شحنهٔ حسرت به زندانم کشد انتقال عهد فارغ بالی از جانم کشد

2 بر در میخانه من خواهم که آید غمزه مست گه میانم گیرد و گاهی گریبانم کشد

3 پر نگاهی کو که چون بر دل گشاید تیر ناز از پی هم سد نگه تازد که پیکانم کشد

4 سرمه‌ای خواهم که جز یک رو نبینم ، عشق کو تا به میل آتشین در چشم گریانم کشد

1 شد وقت آن دیگر که من ترک شکیبایی کنم ناموس را یک سو نهم بنیاد رسوایی کنم

2 چندی بکوشم در وفا کز من نپوشد راز خود هم محرم مجلس شوم هم باده پیمایی کنم

3 گر خواهیم در بند غم پای وفا در سلسله کردم میان خاک و خون زنجیر فرسایی کنم

4 تو خفته و من هر شبی در خلوت جان آرمت دل را نگهبانی دهم خود را تماشایی کنم

1 ای دل بی جرم زندانی، تو در بندی هنوز آرزو کردت به این حال آرزومندی هنوز

2 کوه اگر بودی ز جا رفتی بنازم حوصله اینهمه آزردگی داری و خرسندی هنوز

3 وقت نامد کز جنون این بند از هم بگسلی اله اله ، بسته آن سست پیوندی هنوز

4 با همه خدمت چه بودی گر پذیرفتی ترا شرم بادت زین غلامی، بی خداوندی هنوز

1 هر خون که تو دادی چو می ناب کشیدیم زهر تو به سد رغبت جلاب کشیدیم

2 این باب محبت همه اشکال دقیقست ما زحمت بسیار در این باب کشیدیم

3 دوش از طرف بام کسی پرتو مه تافت از ظلمت شب رخت به مهتاب کشیدیم

4 گر آهن بگداخته در بوتهٔ ما ریخت گشتیم سراپا لب و چون آب کشیدیم

آثار وحشی بافقی

40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی