غزلیات در دیوان اشعار واعظ قزوینی

639 اثر از غزلیات در دیوان اشعار واعظ قزوینی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه واعظ قزوینی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 4 از این مجموعه هستید.

از بسکه سست گشته تن مبتلا از واعظ قزوینی غزل 37

1. از بسکه سست گشته تن مبتلا مرا
سازد هوای چشم زدن توتیا مرا
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

ز پاس آشنایی، بهره نبود از واعظ قزوینی غزل 38

1. ز پاس آشنایی، بهره نبود خلق عالم را
نمک خوردن، چو زخم از هم جدا سازد دو همدم را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

اگر نه، از گل محنت سرشته از واعظ قزوینی غزل 39

1. اگر نه، از گل محنت سرشته اند مرا؟
چرا بجبهه خط، چین نوشته اند مرا؟
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

در نظر دایم گرآن زلف دو تا از واعظ قزوینی غزل 40

1. در نظر دایم گرآن زلف دو تا باید مرا
ریزش اشک زمین سایی رسا باید مرا
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

زان لعل لب سخن شده رنگین از واعظ قزوینی غزل 41

1. زان لعل لب سخن شده رنگین ز بس مرا
در سینه چون خراش نماید نفس مرا
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

نیست غیر از وصل آبی آتش جوش از واعظ قزوینی غزل 42

1. نیست غیر از وصل آبی آتش جوش مرا
مرهمی جز دوست نبود زخم آغوش مرا
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

دولتی نیست به از تیغ تو بیباک از واعظ قزوینی غزل 43

1. دولتی نیست به از تیغ تو بیباک مرا
سرنوشتی نبود جز خم فتراک مرا
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

چو وصف لعل تو شیرین کند کلام از واعظ قزوینی غزل 44

1. چو وصف لعل تو شیرین کند کلام مرا
مکیدنش کند آیا چگونه کام مرا؟
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

دلخراشی کرد از بس در شب هجران از واعظ قزوینی غزل 45

1. دلخراشی کرد از بس در شب هجران مرا
پنجه شد از قطره های خون گل مرجان مرا
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

جوهر از تیغ زبان شد،ریخت از واعظ قزوینی غزل 46

1. جوهر از تیغ زبان شد،ریخت تا دندان مرا
گفت وگو، شد همچو سطر بی نقط بدخوان مرا
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

گداخت آتش عشق تو مغز جان از واعظ قزوینی غزل 47

1. گداخت آتش عشق تو مغز جان مرا
گشود درد تو طومار استخوان مرا
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

نیست غمخوار چو لیلی، دل از واعظ قزوینی غزل 48

1. نیست غمخوار چو لیلی، دل محزون مرا
شانه بس پنجه آن خور سر مجنون مرا
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه