1 روشن همیشه شمع دل از سوز آه دار این شمع بهر روز سیاهت نگاهدار
2 دل را ز گرد کلفت دشمن برنگ لعل در پنبه ملایمت خود نگاهدار
3 خود را بساز و، منتظر لطف دوست باش چشمی بسو آینه، چشمی براه دار
4 غمهای خویش را، همه صرف هوس مکن آهی برای روز ندامت نگاهدار
1 در چشم عقل هرکه بود سر حساب تر ناکام تر کسی است که شد کامیاب تر
2 از خانه حباب که موج است پایه اش باشد بنای عمر تو پا در رکاب تر
3 تخم أمل مکار بامید زندگی هرگز نگشته کشت کسی از سراب تر
4 گردد فزون ز بخت جوان شیوه کرم فصل بهار هست هوا پر سحاب تر
1 میکند لطفی، ز بیرحمی بسی خونخوار تر میزند حرفی، ز خاموشی ولی هموار تر
2 مهربانیهای آن نا مهربان را دیده ام نیست در گفتارش از دشنام بی آزار تر
3 دیده ام گلهای صحرای جهان را یک بیک نیست از دست تهی دیگر گلی بیخارتر
4 همرهان آه حسرت در قفا وامانده اند باری ای عمر سبک رو، میروی؛ هموارتر!
1 مرا گلگشت معنی باشد از سیر چمن خوشتر که بعد از خامشی چیزی نباشد از سخن خوشتر
2 ز بس چون تب که دیده جامه گلگون تن زارم مرا از ذوق عریانیست مردن بیکفن خوشتر
3 دل غمناکم، از بس میکند از بیغمان نفرت به چشمم شام غربت آید از صبح وطن خوشتر
4 تن پوسیدهای داریم نذر کاهش دردش اگر افتد قبول او، بود از جان من خوشتر
1 خلق می بینند فیض از تنگدستان بیشتر روشنایی میدهد شمع پریشان بیشتر
2 در گرفتن میکند انگشتها هم را مدد چشم یاری هست یاران ز یاران بیشتر
3 خار بن در باغ و، گل هر سو پریشان میدود میکشند آزار در دنیا عزیزان بیشتر
1 میشود زین بندگیها، شرمساری بیشتر زان بتقصیرم بود، امیدواری بیشتر
2 کوچکان را مینماید در نظر دولت بزرگ هست میدان نگین وقت سواری بیشتر
3 از سفر کردن شود کس دلنشین عالمی آب را گردد ز رفتن خوشگواری بیشتر
4 میبرد در خانه قربان کمان دایم بسر بی سرانجامی شود از خانه داری بیشتر
1 مست آمد، با جمالی از شفق گلرنگ تر چهره در دل بردن، از خورشید زرین چنگ تر
2 در تکلم از خرام خود بتمکین تر بسی در تغافل از نگاه خویش، شوخ و شنگ تر
3 نازک اندامی که من دیدم، خدا روزی کند چون قبا برگرد او گردیدن، اما تنگ تر
4 من سری دارم پر از جنگ و، لبی از شکوه پر او دلی از شیشه نازکتر، ز خارا سنگ تر
1 کشد کلفت ز دنیا کم، بود هرکس به تمکین تر ازین رو آب را از خاک باشد جبهه پرچینتر
2 بود منعم ز زر خوشحال و، ما از بیزری ناخوش ز زر گل رعنا بود از پشت رنگینتر
3 به راه بندگی، دنیا مددکار است سالک را که از آلودگی با خاک، گردد آب زورینتر
4 بود کوتاه عمری، کان بود با پیچ و تاب غم که گردد نارساتر زلف چون گردید پرچینتر
1 کند پند ملایم در گرانجانان اثر بهتر که با گوش گران باشد سخن آهسته تر بهتر
2 عزیزان خاک پاو، سفلگان تاج سرند اکنون بنای وضع دوران گر شود زیر و زبر بهتر
3 نهان بودن بزیر طاق گردون، به ز پیدایی بسر باشد سپر در زیر تیغ از تاج زر بهتر
4 امان خواهی، تلاش رتبه اعلای پستی کن ز چرخ کینه جو چندانکه باشی دورتر بهتر
1 الینده ساغر گل مفلسونک ایاغینه بنزر یوزینده غازه ترگوندوزنک چراغینه بنزر
2 نظر که باغ جمالینه تو شدی چیقماقی یوخدور بعینه اول رخ زیبا بهشت باغینه بنزر
3 گوزایچره مردمکی جای ویرمشم نه عجب کیم منیم گیلودگی اول گلعذار داغینه بنزر
4 جدا بولوب سر زلفی یوزیندن اولدی پریشان یوزیندن آیری دوشنک عاشقون دماغینه بنزر