تا کی در انتظار گذاری از شهریار گزیدهٔ غزلیات 96
1. تا کی در انتظار گذاری به زاریم
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریم
...
1. تا کی در انتظار گذاری به زاریم
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریم
...
1. ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم
این نیست مزد رنج من و باغبانیم
...
1. از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانی از این زندگانیم
...
1. سر برآرید حریفان که سبویی بزنیم
خواب را رخت بپیچیم و به سویی بزنیم
...
1. هر سحر یاد کز آن زلف و بناگوش کنیم
روز خود با شب غم دست در آغوش کنیم
...
1. بلبل عشقم و از آن گل خندان گویم
سخن از آن گل خندان به سخندان گویم
...
1. نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم
سر پیش هم آریم و دو دیوانه بگرییم
...
1. از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران
...
1. یا رب آن یوسف گم گشته به من بازرسان
تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان
...
1. خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن
گر گذاردمان فلک حالی به حال خویشتن
...
1. در بهاران سری از خاک برون آوردن
خنده ای کردن و از باد خزان افسردن
...
1. آسمان گو ندهد کام چه خواهد بودن
یا حریفی نشود رام چه خواهد بودن
...