آثار شهریار

صفحه 11 از 17
17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار

گزیدهٔ غزلیات شهریار

1 آسمان گو ندهد کام چه خواهد بودن یا حریفی نشود رام چه خواهد بودن

2 حاصل از کشمکش زندگی ای دل نامی است گو نماند ز من این نام چه خواهد بودن

3 آفتابی بود این عمر ولی بر لب بام آفتابی به لب بام چه خواهد بودن

4 نابهنگام زند نوبت صبح شب وصل من گرفتم که بهنگام چه خواهد بودن

1 کس نیست در این گوشه فراموش‌تر از من وز گوشه‌نشینان تو خاموش‌تر از من

2 هرکس به خیالیست هم‌آغوش و کسی نیست ای گل به خیال تو هم‌آغوش‌تر از من

3 می نوشد از آن لعل شفقگون همه آفاق اما که در این میکده غم نوش‌تر از من

4 افتاده جهانی همه مدهوش تو لیکن افتاده‌تر از من نه و مدهوش‌تر از من

1 زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری من هم از آن زلف دارم یادگاری بیقراری

2 روزگاری دست در زلف پریشان توام بود حالیا پامالم از دست پریشان روزگاری

3 چشم پروین فلک از آفتابی خیره گردد ماه من در چشم من بین شیوه شب زنده داری

4 خود چو آهو گشتم از مردم فراری تاکنم رام آهوی چشم تو ای آهوی از مردم فراری

1 چند بارد غم دنیا به تن تنهایی وای بر من تن تنها و غم دنیایی

2 تیرباران فلک فرصت آنم ندهد که چو تیر از جگر ریش برآرم وایی

3 لاله‌ای را که بر او داغ دورنگی پیداست حیف از ناله معصوم هزارآوایی

4 آخرم رام نشد چشم غزالی وحشی گرچه انگیختم از هر غزلی غوغایی

1 نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردی گر چه او کرد دل از سنگ تو تقصیر نکردی

2 شرمسار توام ای دیده ازین گریه خونین که شدی کور و تماشای رخش سیر نکردی

3 ای اجل گر سر آن زلف درازم به کف افتد وعده هم گر به قیامت بنهی دیر نکردی

4 وای از دست تو ای شیوه عاشق کش جانان که تو فرمان قضا بودی و تغییر نکردی

1 چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی

2 به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی

3 منم که جور و جفا دیدم و وفا کردم تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی

4 بیا که با همه نامهربانیت ای ماه خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی

1 تیره گون شد کوکب بخت همایون فال من واژگون گشت از سپهر واژگون اقبال من

2 خنده بیگانگان دیدم نگفتم درد دل آشنایا با تو گویم گریه دارد حال من

3 با تو بودم ای پری روزی که عقل از من گریخت گر تو هم از من گریزی وای بر احوال من

4 روزگار اینسان که خواهد بی کس و تنها مرا سایه هم ترسم نیاید دیگر از دنبال من

1 امشب ای ماه به درد دل من تسکینی آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

2 کاهش جان تو من دارم و من می‌دانم که تو از دوری خورشید چه‌ها می‌بینی

3 تو هم ای بادیه‌پیمای محبت چون من سر راحت ننهادی به سر بالینی

4 هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی

1 مهتاب و سرشکی به هم آمیخته بودیم خوش رویهم آن شب من و مه ریخته بودیم

2 دور از لب شیرین تو چون شمع سیه روز خوش آتش و آبی به هم آمیخته بودیم

3 با گریه خونین من و خنده مهتاب آب رخی از شبنم و گل ریخته بودیم

4 از چشم تو سرمست و به بالای توهمدست صد فتنه ز هر گوشه برانگیخته بودیم

1 نفسی داشتم و ناله و شیون کردم بی تو با مرگ عجب کشمکشی من کردم

2 گرچه بگداختی از آتش حسرت دل من لیک من هم به صبوری دل از آهن کردم

3 لاله در دامن کوه آمد و من بی رخ دوست اشک چون لاله سیراب به دامن کردم

4 در رخ من مکن ای غنچه ز لبخند دریغ که من از اشک ترا شاهد گلشن کردم

آثار شهریار

17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی