آثار شهریار

صفحه 14 از 17
17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار

گزیدهٔ غزلیات شهریار

1 شبی را با من ای ماه سحرخیزان سحر کردی سحر چون آفتاب از آشیان من سفر کردی

2 هنوزم از شبستان وفا بوی عبیر آید که چون شمع عبیرآگین شبی با من سحر کردی

3 صفا کردی و درویشی بمیرم خاکپایت را که شاهی محشتم بودی و با درویش سر کردی

4 چو دو مرغ دلاویزی به تنگ هم شدیم افسوس همای من پریدی و مرا بی بال و پر کردی

1 چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی

2 به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی

3 منم که جور و جفا دیدم و وفا کردم تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی

4 بیا که با همه نامهربانیت ای ماه خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی

1 نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردی گر چه او کرد دل از سنگ تو تقصیر نکردی

2 شرمسار توام ای دیده ازین گریه خونین که شدی کور و تماشای رخش سیر نکردی

3 ای اجل گر سر آن زلف درازم به کف افتد وعده هم گر به قیامت بنهی دیر نکردی

4 وای از دست تو ای شیوه عاشق کش جانان که تو فرمان قضا بودی و تغییر نکردی

1 ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی

2 تو که آتشکده عشق و محبت بودی چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی

3 به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را که خود از رقت آن بی‌خود و بی‌هوش شدی

4 تو به صد نغمه زبان بودی و دل‌ها همه گوش چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی

1 باز امشب ای ستاره تابان نیامدی باز ای سپیده شب هجران نیامدی

2 شمعم شکفته بود که خندد به روی تو افسوس ای شکوفه خندان نیامدی

3 زندانی تو بودم و مهتاب من چرا باز امشب از دریچه زندان نیامدی

4 با ما سر چه داشتی ای تیره شب که باز چون سرگذشت عشق به پایان نیامدی

1 آن کبوتر ز لب بام وفا شد سفری ما هم از کارگه دیده نهان شد چو پری

2 باز در خواب سر زلف پری خواهم دید بعد از این دست من و دامن دیوانه سری

3 منم آن مرغ گرفتار که در کنج قفس سوخت در فصل گلم حسرت بی بال و پری

4 خبر از حاصل عمرم نشد آوخ که گذشت اینهمه عمر به بی حاصلی و بی خبری

1 فریب رهزن دیو و پری تو چون نخوری که راه آدم و حوا زده است دیو و پری

2 به پرده‌داری شب بود عیب ما پنهان ولی سپیده‌دمان می‌رسد پرده‌دری

3 سرود جنگل و دریاچه سنفونی‌هایی است برون ز دایره درک و رانش بشری

4 به باغ چهچه سحر بلبلان سحر به کوه قهقه شوق کبک‌های دری

1 زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری من هم از آن زلف دارم یادگاری بیقراری

2 روزگاری دست در زلف پریشان توام بود حالیا پامالم از دست پریشان روزگاری

3 چشم پروین فلک از آفتابی خیره گردد ماه من در چشم من بین شیوه شب زنده داری

4 خود چو آهو گشتم از مردم فراری تاکنم رام آهوی چشم تو ای آهوی از مردم فراری

1 ای پریچهره که آهنگ کلیسا داری سینه مریم و سیمای مسیحا داری

2 گرد رخسار تو روح القدس آید به طواف چو تو ترسابچه آهنگ کلیسا داری

3 آشیان در سر زلف تو کند طایر قدس که نهال قد چون شاخه طوبا داری

4 جز دل تنگ من ای مونس جان جای تو نیست تنگ مپسند دلی را که در او جا داری

1 ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری

2 به شب سیاه عاشق چکند پری که شمعی است تو فروغ ماه من شو که فروغ ماه داری

3 بگشای روی زیبا ز گناه آن میندیش به خدا که کافرم من تو اگر گناه داری

4 من از آن سیاه دارم به غم تو روز روشن که تو ماهی و تعلق به شب سیاه داری

آثار شهریار

17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی