آثار شهریار

صفحه 14 از 17
17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار

گزیدهٔ غزلیات شهریار

1 گلچین که آمد ای گل من در چمن نباشم آخر نه باغبانم شرط است من نباشم

2 ناچار چون نهد سر بر دامن گلم خار چاکم بود گریبان گر در کفن نباشم

3 عهدی که رشته آن با اشک تاب دادی زلف تو خود بگوید من دل شکن نباشم

4 اکنون که شمع جمعی دودم به سر رود به تا چشم رشک و غیرت در انجمن نباشم

1 خلوتم چراغان کن ای چراغ روحانی ای ز چشمه نوشت چشم و دل چراغانی

2 سرفرازی جاوید در کلاه درویشی است تا فرو نیارد کس سر به تاج سلطانی

3 تا به کوی میخانه ایستاده‌ام دربان همتم نمی‌گیرد شاه را به دربانی

4 تا کران این بازار نقد جان به کف رفتم شادیش گران دیدم اندهش به ارزانی

1 خوشست پیری اگر مانده بود جان جوانی ولی ز بخت بد از من نه جسم ماند و نه جانی

2 چو من به کنج ریاضت خزیده را چه تفاوت کزان کرانه بهاری گذشت یا که خزانی

3 وداع یار بیاد آر و اشک حسرت عاشق چو میرسی به لب چشمه ای و آب روانی

4 دهان غنچه مگر بازگو کند به اشارت حکایت دل تنگی به چون تو تنگ دهانی

1 آن کبوتر ز لب بام وفا شد سفری ما هم از کارگه دیده نهان شد چو پری

2 باز در خواب سر زلف پری خواهم دید بعد از این دست من و دامن دیوانه سری

3 منم آن مرغ گرفتار که در کنج قفس سوخت در فصل گلم حسرت بی بال و پری

4 خبر از حاصل عمرم نشد آوخ که گذشت اینهمه عمر به بی حاصلی و بی خبری

1 نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم سر پیش هم آریم و دو دیوانه بگرییم

2 من از دل این غار و تو از قله آن قاف از دل بهم افتیم و به جانانه بگرییم

3 دودیست در این خانه که کوریم ز دیدن چشمی به کف آریم و به این خانه بگرییم

4 آخر نه چراغیم که خندیم به ایوان شمعیم که در گوشه کاشانه بگرییم

1 رفتی و در دل هنوزم حسرت دیدار باقی حسرت عهد و وداعم با دل و دلدار باقی

2 عقده بود اشکم به دل تا بی‌خبر رفتی ولیکن باز شد وقتی نوشتی یار باقی کار باقی

3 وه چه پیکی هم پیام آورده از یارم خدایا یار باقی وآنکه می‌آرد پیام یار باقی

4 آمدی و رفتی اما با که گویم این حکایت غمگسارا همچنان غم باقی و غمخوار باقی

1 ای گل به شکر آنکه در این بوستان گلی خوش دار خاطری ز خزان دیده بلبلی

2 فردا که رهزنان دی از راه میرسند نه بلبلی به جای گذارند و نه گلی

3 دیشب در انتظار تو جانم به لب رسید امشب بیا که نیست به فردا تقبلی

4 گلچین گشوده دست تطاول خدای را ای گل بهر نسیم نشاید تمایلی

1 ای آفتاب هاله ای از روی ماه تو مه برلب افق لبه ای از کلاه تو

2 لرزنده چون کواکب گاه سپیده دم شمع شبی سیاهم و چشمم به راه تو

3 کی میرسی به پرچم خونین چون شفق خورشید و مه سری به سنان سپاه تو

4 ای دل فریب جادوی مهتاب شب مخور زلفش کشیده نقشه روز سیاه تو

1 چو ابرویت نچمیدی به کام گوشه نشینی برو که چون من و چشمت به گوشه ها بنشینی

2 چو دل به زلف تو بستم به خود قرار ندیدم برو که چون سر زلفت به خود قرار نبینی

3 به جان تو که دگر جان به جای تو نگزینم که تا تو باشی و غیری به جای من نگزینی

4 ز باغ عشق تو هرگز گلی به کام نچیدم به روز گلبن حسنت گلی به کام نچینی

1 بزن که سوز دل من به ساز می‌گویی ز ساز دل چه شنیدی که باز می‌گویی

2 مگر چو باد وزیدی به زلف یار که باز به گوش دل سخنی دل‌نواز می‌گویی

3 مگر حکایت پروانه می‌کنی با شمع که شرح قصه به سوز و گداز می‌گویی

4 به یاد تیشه فرهاد و موکب شیرین گهی ز شور و گه از شاهناز می‌گویی

آثار شهریار

17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی