شاهد شکفته مخمور از شهریار گزیدهٔ غزلیات 156
1. شاهد شکفته مخمور چون شمع صبحگاهی
لرزان بسان ماه و لغزان بسان ماهی
...
1. شاهد شکفته مخمور چون شمع صبحگاهی
لرزان بسان ماه و لغزان بسان ماهی
...
1. تا چند کنیم از تو قناعت به نگاهی
یک عمر قناعت نتوان کرد الهی
...
1. ماها تو سفر کردی و شب ماند و سیاهی
نه مرغ شب از ناله من خفت و نه ماهی
...
1. سپاه صبح زد از ماه خیمه تا ماهی
ستاره کوکبه آفتاب خرگاهی
...
1. چند بارد غم دنیا به تن تنهایی
وای بر من تن تنها و غم دنیایی
...