آثار شهریار

صفحه 5 از 17
17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار

گزیدهٔ غزلیات شهریار

1 جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد

2 بهار زندگانی طی شد و کرد آفت ایام به من کاری که با سرو و سمن باد خزانی کرد

3 قضای آسمانی بود مشتاقی و مهجوری چه تدبیری توانم با قضای آسمانی کرد

4 شراب ارغوانی چاره رخسار زردم نیست بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد

1 آمد آن شاهد دل برده و جان بازآورد جانم از نو به تن آن جان جهان بازآورد

2 اشک غم پاک کن ای دیده که در جوی شباب آب رفته است که آن سرو روان بازآورد

3 نوجوانی که غم دوری او پیرم کرد باز پیرانه سرم بخت جوان بازآورد

4 گل به تاراج خزان رفت و بهارش از نو تاج سر کرد و علیرغم خزان بازآورد

1 چو آفتاب به شمشیر شعله برخیزد سپاه شب به هزیمت چو دود بگریزد

2 عروس خاوری از پرده برنیامده چرخ همه جواهر انجم به پای او ریزد

3 بجز زمرد رخشنده ستاره صبح که طوق سازد و بر طاق نصرت آویزد

4 شب فراق چه پرویزنی بود گردون که ماهتاب به جز گرد غم نمی بیزد

1 رقیبت گر هنر هم دزدد از من من نخواهد شد به گلخن گر چه گل هم بشکفد گلشن نخواهد شد

2 مگر با داس سیمین کشت زرین بدروی ورنه به مشتی خوشه درهم کوفتن خرمن نخواهد شد

3 حجابی نیست در طور تجلی لیکن اینش هست که محرم جز شبان وادی ایمن نخواهد شد

4 برو از هفت خط نوشان پای خم می میپرس که هر دردی شراب ناب مرد افکن نخواهد شد

1 کاش پیوسته گل و سبزه و صحرا باشد گلرخان را سر گلگشت و تماشا باشد

2 زلف دوشیزه گل باشد و غماز نسیم بلبل شیفته شوریده و شیدا باشد

3 سر به صحرا نهد آشفته تر از باد بهار هر که با آن سر زلفش سر سودا باشد

4 رستخیز چمن و شاهد و ساقی مخمور چنگ و نی باشد و می باشد و مینا باشد

1 بی تو ای دل نکند لاله به بار آمده باشد ما در این گوشه زندان و بهار آمده باشد

2 چه گلی گر نخروشد به شبش بلبل شیدا چه بهاری که گلش همدم خار آمده باشد

3 نکند بی خبر از ما به در خانه پیشین به سراغ غزل و زمزمه یار آمده باشد

4 از دل آن زنگ کدورت زده باشد به کناری باز با این دل آزرده کنار آمده باشد

1 صبا به شوق در ایوان شهریار آمد که خیز و سر به در از دخمه کن بهار آمد

2 ز زلف زرکش خورشید بند سیم سه تار که پرده های شب تیره تار و مار آمد

3 به شهر چند نشینی شکسته‌دل برخیز که باغ و بیشه شمران شکوفه‌زار آمد

4 به سان دختر چادرنشین صحرایی عروس لاله به دامان کوهسار آمد

1 خوابم آشفت و سرخفته به دامان آمد خواب دیدم که خیال تو به مهمان آمد

2 گوئی از نقد شبابم به شب قدر و برات گنجی از نو به سراغ دل ویران آمد

3 ماه درویش نواز از پس قرنی بازم مردمی کرد و بر این روزن زندان آمد

4 دل همه کوکبه سازی و شب افروزی شد تا به چشمم همه آفاق چراغان آمد

1 ماندم به چمن شب شد و مهتاب برآمد سیمای شب آغشته به سیماب برآمد

2 آویخت چراغ فلک از طارم نیلی قندیل مه آویزه محراب برآمد

3 دریای فلک دیدم و بس گوهر انجم یاد از توام ای گوهر نایاب برآمد

4 چون غنچه دل تنگ من آغشته به خون شد تا یادم از آن نوگل سیراب برآمد

1 شبست و چشم من و شمع اشکبارانند مگر به ماتم پروانه سوگوارانند

2 چه می کند بدو چشم شب فراق تو ماه که این ستاره شماران ستاره بارانند

3 مرا ز سبز خط و چشم مستش آید یاد در این بهار که بر سبزه میگسارانند

4 به رنگ لعل تو ای گل پیاله های شراب چو لاله بر لب نوشین جویبارانند

آثار شهریار

17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی