آثار شهریار

صفحه 3 از 17
17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار

گزیدهٔ غزلیات شهریار

1 از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست

2 آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست

3 آری قمر آن قمری خوشخوان طبیعت آن نغمه سرا بلبل باغ هنر اینجاست

4 شمعی که به سویش من جانسوخته از شوق پروانه صفت باز کنم بال و پر اینجاست

1 پاشو ای مست که دنیا همه دیوانه تست همه آفاق پر از نعره مستانه تست

2 در دکان همه باده فروشان تخته است آن که باز است همیشه در میخانه تست

3 دست مشاطه طبع تو بنازم که هنوز زیور زلف عروسان سخن شانه تست

4 ای زیارتگه رندان قلندر برخیز توشه من همه در گوشه انبانه تست

1 شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست

2 متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست

3 چون تو نه در مقابلی عکس تو پیش رونهیم اینهم از آب و آینه خواهش ماه کردنست

4 نو گل نازنین من تا تو نگاه می کنی لطف بهار عارفان در تو نگاه کردنست

1 منم که شعر و تغزل پناهگاه من است چنانکه قول و غزل نیز در پناه من است

2 صفای گلشن دل‌ها به ابر و باران نیست که این وظیفه محول به اشک و آه من است

3 صلای صبح تو دادم به نالهٔ شبگیر چه روزها که سپید از شب سیاه من است

4 به عالمی که در او دشمنی به جان بخرند عجب مدار اگر عاشقی گناه من است

1 کنون که فتنه فرا رفت و فرصتست ای دوست بیا که نوبت انس است و الفتست ای دوست

2 دلم به حال گل و سرو و لاله می سوزد ز بسکه باغ طبیعت پرآفتست ای دوست

3 مگر تاسفی از رفتگان نخواهی داشت بیا که صحبت یاران غنیمتست ای دوست

4 عزیز دار محبت که خارزار جهان گرش گلی است همانا محبتست ای دوست

1 کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست

2 کاروان آمد و از یوسف من نیست خبر این چه راهیست که بیرون شدن از چاهش نیست

3 ماه من نیست در این قافله راهش ندهید کاروان بار نبندد شب اگر ماهش نیست

4 ما هم از آه دل سوختگان بی خبر است مگر آئینه شوق و دل آگاهش نیست

1 ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست که تاب و طاقت آن مستی و خمارم نیست

2 دگر قمار محبت نمی‌برد دل من که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست

3 من اختیار نکردم پس از تو یار دگر به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست

4 به رهگذار تو چشم انتظار خاکم و بس که جز مزار تو چشمی در انتظارم نیست

1 هیچ آفریده‌ای به جمال فریده نیست این لطف و این عفاف به هیچ آفریده نیست

2 آن سروناز هم که به باغ ارم در است فرد و فرید هست و لیکن فریده نیست

3 نرگس دریده چشم به دیدار او ولی دیدار آفتاب به چشم دریده نیست

4 در بزم او که خفته فرو پلک چشم‌ها غیر از دل تپیده و رنگ‌پریده نیست

1 خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست به زندگانی من فرصت جوانی نیست

2 من از دو روزه هستی به جان شدم بیزار خدای شکر که این عمر جاودانی نیست

3 همه بگریه ابر سیه گشودم چشم دراین افق که فروغی ز شادمانی نیست

4 به غصه بلکه به تدریج انتحار کنم دریغ و درد که این انتحار آنی نیست

1 سری به سینه خود تا صفا توانی یافت خلاف خواهش خود تا خدا توانی یافت

2 در حقایق و گنجینه ادب قفل است کلید فتح به کنج فنا توانی یافت

3 به هوش باش که با عقل و حکمت محدود کمال مطلق گیتی کجا توانی یافت

4 جمال معرفت از خواب جهل بیداریست بجوی جوهر خود تا جلا توانی یافت

آثار شهریار

17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی