آثار شهریار

صفحه 3 از 17
17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار

گزیدهٔ غزلیات شهریار

1 فَرُّخا از تو دلم ساخته با یاد هنوز خبر از کوی تو می‌آوردم باد هنوز

2 در جوانی همه با یاد تو دلخوش بودم پیرم و از تو همان ساخته با یاد هنوز

3 دارم آن حجب جوانی که زبان‌بند منست لب همه خامشیم دل همه فریاد هنوز

4 فرخ خاطر من خاطره شهر شماست خود غم‌آبادم و خاطر فرح‌آباد هنوز

1 ای جگر گوشه کیست دمسازت با جگر حرف میزند سازت

2 تارو پودم در اهتزاز آرد سیم ساز ترانه پردازت

3 حیف نای فرشتگانم نیست تا کنم ساز دل هم آوازت

4 وای ازین مرغ عاشق زخمی که بنالد به زخمه سازت

1 چو آفتاب به شمشیر شعله برخیزد سپاه شب به هزیمت چو دود بگریزد

2 عروس خاوری از پرده برنیامده چرخ همه جواهر انجم به پای او ریزد

3 بجز زمرد رخشنده ستاره صبح که طوق سازد و بر طاق نصرت آویزد

4 شب فراق چه پرویزنی بود گردون که ماهتاب به جز گرد غم نمی بیزد

1 ماندم به چمن شب شد و مهتاب برآمد سیمای شب آغشته به سیماب برآمد

2 آویخت چراغ فلک از طارم نیلی قندیل مه آویزه محراب برآمد

3 دریای فلک دیدم و بس گوهر انجم یاد از توام ای گوهر نایاب برآمد

4 چون غنچه دل تنگ من آغشته به خون شد تا یادم از آن نوگل سیراب برآمد

1 یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد

2 من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست درد آن بود که از پا درمان من بیفتد

3 یک عمر گریه کردم ای آسمان روا نیست دردانه ام ز چشم گریان من بیفتد

4 ماهم به انتقام ظلمی که کرده با من ترسم به درد عشق و هجران من بیفتد

1 زندگی شد من و یک سلسله ناکامی‌ها مستم از ساغر خون جگرآشامی‌ها

2 بسکه با شاهد ناکامیم الفت‌ها رفت شادکامم دگر از الفت ناکامی‌ها

3 بخت برگشته ما خیره سری آغازید تا چه بازد دگرم تیره‌سرانجامی‌ها

4 دیرجوشی تو در بوته هجرانم سوخت ساختم این همه تا وارهم از خامی‌ها

1 کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست

2 کاروان آمد و از یوسف من نیست خبر این چه راهیست که بیرون شدن از چاهش نیست

3 ماه من نیست در این قافله راهش ندهید کاروان بار نبندد شب اگر ماهش نیست

4 ما هم از آه دل سوختگان بی خبر است مگر آئینه شوق و دل آگاهش نیست

1 پاشو ای مست که دنیا همه دیوانه تست همه آفاق پر از نعره مستانه تست

2 در دکان همه باده فروشان تخته است آن که باز است همیشه در میخانه تست

3 دست مشاطه طبع تو بنازم که هنوز زیور زلف عروسان سخن شانه تست

4 ای زیارتگه رندان قلندر برخیز توشه من همه در گوشه انبانه تست

1 زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را ولیکن پوست خواهد کند ما یک لا قبایان را

2 ره ماتم سرای ما ندانم از که می پرسد زمستانی که نشناسد در دولت سرایان را

3 به دوش از برف بالاپوش خز ارباب می آید که لرزاند تن عریان بی برگ و نوایان را

4 به کاخ ظلم باران هم که آید سر فرود آرد ولیکن خانه بر سر کوفتن داند گدایان را

1 تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم روزی سراغ وقت من آئی که نیستم

2 در آستان مرگ که زندان زندگیست تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم

3 پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل یک روز خنده کردم و عمری گریستم

4 طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم

آثار شهریار

17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی