آثار شهریار

صفحه 2 از 17
17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار

گزیدهٔ غزلیات شهریار

1 گاهی گر از ملال محبت بخوانمت دوری چنان مکن که به شیون برانمت

2 چون آه من به راه کدورت مرو که اشک پیک شفاعتی است که از پی دوانمت

3 تو گوهر سرشکی و دردانه صفا مژگان فشانمت که به دامن نشانمت

4 سرو بلند من که به دادم نمی رسی دستم اگر رسد به خدا می رسانمت

1 خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست به زندگانی من فرصت جوانی نیست

2 من از دو روزه هستی به جان شدم بیزار خدای شکر که این عمر جاودانی نیست

3 همه بگریه ابر سیه گشودم چشم دراین افق که فروغی ز شادمانی نیست

4 به غصه بلکه به تدریج انتحار کنم دریغ و درد که این انتحار آنی نیست

1 رقیبت گر هنر هم دزدد از من من نخواهد شد به گلخن گر چه گل هم بشکفد گلشن نخواهد شد

2 مگر با داس سیمین کشت زرین بدروی ورنه به مشتی خوشه درهم کوفتن خرمن نخواهد شد

3 حجابی نیست در طور تجلی لیکن اینش هست که محرم جز شبان وادی ایمن نخواهد شد

4 برو از هفت خط نوشان پای خم می میپرس که هر دردی شراب ناب مرد افکن نخواهد شد

1 مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد

2 نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها که وصال هم بلای شب انتظار دارد

3 تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد

4 نه به خود گرفته خسرو پی آهوانِ ارمن که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد

1 تا دهن بسته‌ام از نوش‌لبان می‌برم آزار من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار

2 تا بهار است دری از قفس من نگشاید وقتی این در بگشاید که گلی نیست به گلزار

3 هرگز این دور گل و لاله نمی‌خواستم از بخت که حریفان همه زار از من و من از همه بیزار

4 هردم از سینه این خاک دلی زار بنالد که گلی بودم و بازیچه گلچین دل‌آزار

1 دیر آمدی که دست ز دامن ندارمت جان مژده داده‌ام که چو جان در بر آرمت

2 تا شویمت از آن گل عارض غبار راه ابری شدم ز شوق که اشکی ببارمت

3 عمری دلم به سینه فشردی در انتظار تا درکشم به سینه و در بر فشارمت

4 این سان که دارمت چو لئیمان نهان ز خلق ترسم بمیرم و به رقیبان گذارمت

1 نوجوانان وطن بستر به خاک و خون گرفتند تا که در بر شاهد آزادی و قانون گرفتند

2 لاله از خاک جوانان می دمد بر دشتِ هامون یا درفش سرخ بر سر انقلابیون گرفتند

3 خرم آن مردان که روزی خائنین در خون کشیدند زان سپس آن روز را هر ساله عید خون گرفتند

4 با دمی پنهان چو اخگر عشق را کانون بیفروز کوره افروزان غیرت کام از این کانون گرفتند

1 به خاک من گذری کن چو گل گریبان چاک که من چو لاله به داغ تو خفته ام در خاک

2 چو لاله در چمن آمد به پرچمی خونین شهید عشق چرا خود کفن نسازد چاک

3 سری به خاک فرو برده ام به داغ جگر بدان امید که آلاله بردمم از خاک

4 چو خط به خون شبابت نوشت چین جبین چو پیریت به سرآرند حاکمی سفاک

1 به تودیع توجان میخواهد از تن شد جدا حافظ به جان کندن وداعت می کنم حافظ خداحافظ

2 ثنا خوان توام تا زنده ام اما یقین دارم که حق چون تو استادی نخواهد شد ادا حافظ

3 من از اول که با خوناب اشک دل وضو کردم نماز عشق را هم با تو کردم اقتدا حافظ

4 تو صاحب خرمنی و من گدایی خوشه چین اما به انعام تو شایستن نه حد هر گدا حافظ

1 صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب چه دولتی است به زندانیان خاک نصیب

2 به هم رسیده در این خاکدان ترانه و شعر چو در ولایت غربت دو همزبان غریب

3 روان دهد به سر انگشت دلنواز به ساز که نبض مرده جهد چون مسیح بود طبیب

4 صفای باغچه قلهک است و از توچال نسیم همره بوی قرنفل آید و طیب

آثار شهریار

17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی