در کدامین چمن ای سرو به از صائب تبریزی غزل 6800
1. در کدامین چمن ای سرو به بار آمدهای؟
که ربایندهتر از خواب بهار آمدهای
1. در کدامین چمن ای سرو به بار آمدهای؟
که ربایندهتر از خواب بهار آمدهای
1. دلربایانه دگر بر سر ناز آمدهای
از دل من چه به جا مانده که باز آمدهای
1. ای که از بیبصران راه خدا میطلبی
چشم بگشای که از کور عصا میطلبی
1. نی خود را بشکن گر شکری می طلبی
برگ از خود بفشان گر ثمری می طلبی
1. می گزد راحتم ای خار مغیلان مددی
پایم از دست شد ای خضر بیابان مددی
1. چه ثمر می دهد آن دل که نه آبش کردی؟
به کجا می رسد آن پا که به خوابش کردی؟
1. نیست چون صبح ترا جز نفس معدودی
چه کنی چون دل شب تیره اش از هر دودی؟
1. عیب صاحب هنران چند به بازار آری؟
چند ازان گلبن پر گل کف پر خار آری؟
1. اگر از موج خطر چشم به ساحل داری
در دل بحر همان آینه در گل داری
1. پرده بردار ز رخسار که دیدن داری
سربرآور ز گریبان که دمیدن داری
1. رخصت بوسه اگر از لب جامی داری
تلخ منشین که عجب عیش مدامی داری
1. هر کس از اهل نظر را به بیانی داری
چشم بد دور که خوش تیغ زبانی داری