آثار صائب تبریزی

صفحه 5 از 707
707 اثر از غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی

1 نیستی طفل، اینقدر بر خاک غلتیدن چرا؟ گل به روی آفتاب روح مالیدن چرا

2 جسم خاکی چیست کز وی دست نتوان برفشاند؟ گرد دست و پای خود چون گربه لیسیدن چرا

3 خاک صحرای عدم از خون هستی بهترست بر سر جان اینقدر ای شمع لرزیدن چرا

4 کور را از رهبر بینا بریدن غافلی است بی سبب از عیب بین خویش رنجیدن چرا

1 مد احسان است بسم الله دیوان صبح را ره به مضمون می توان بردن ز عنوان صبح را

2 صادقان را بهر روزی زحمتی در کار نیست کز تنور سرد، گرم آید برون نان صبح را

3 گر چه در ابر سفید امید باران کمترست فیض می بارد ز سیما همچو باران صبح را

4 می زداید گریه از آیینه دل تیرگی اشک انجم می نماید پاکدامان صبح را

1 گریه مستانه می سازم شراب تلخ را می کنم چون ابر مروارید آب تلخ را

2 زاهدان طفل مشرب، امت شیرینی اند می کنم در کار مستان این شراب تلخ را

3 عشق حیران چه می داند عتاب و لطف چیست؟ می خورد چون آب شیرین ریگ آب تلخ را

4 باده روشن علاج ظلمت غم می کند می شکافد تیغ برق از هم سحاب تلخ را

1 غمزه اش افزود در ایام خط بیداد را زنگ زهر جانستان شد تیغ این جلاد را

2 حسن بی رحم است، ورنه دود تلخ آه من آب گرداند به چشم آیینه فولاد را

3 ساده لوحی بین که می خواهم شکار من شود حلقه چشمی که در دام آورد صیاد را

4 آتشین رویی که من در زلف او دل بسته ام پنجه خورشید سازد شانه شمشاد را

1 ره مده در خط مشکین، شانه شمشاد را نیست حاجت حک و اصلاحی خط استاد را

2 نیست ممکن یک نظر خود را تواند سیر دید گر کند آیینه شیرین تیشه فرهاد را

3 طوق منت، گردن فرمانبران را لایق است ترک احسان است احسان مردم آزاد را

4 شاد باشید ای نوآموزان که روی سخت من توبه داد از سخت رویی سیلی استاد را

1 ره مده در خط مشکین، شانه شمشاد را کس قلم داخل نمی سازد خط استاد را

2 سرو از فریاد قمری ترک رعنایی نکرد نیست از حال گرفتاران خبر آزاد را

3 زینهار ایمن ز نیرنگ خشن پوشان مشو کز خس و خارست منزل بیشتر صیاد را

4 روی سخت آسمان را امتحان در کار نیست چند بر دندان زنی این بیضه فولاد را

1 می گدازد خون گرمم نشتر فصاد را می کند از آب عریان، دشنه فولاد را

2 سرو از قمری به سر صد مشت خاکستر فشاند تا به سنبل راه دادی شانه شمشاد را

3 این گل روی عرقناکی که من دیدم ازو دسته گل می کند آیینه فولاد را

4 چرخ را آرامگاه عافیت پنداشتم آشیان کردم تصور ،خانه صیاد را

1 از شکست ماست گردش، چرخ بی بنیاد را نیست غیر از دانه آب این آسیای باد را

2 آب شد پیکان او تا از دل گرمم گذشت می گدازد نامه من خامه فولاد را

3 طوق قمری سرو بستان را کمند وحدت است نیست از زنجیر پروا مردم آزاد را

4 می کند هر کس که بر عمر سبکرو اعتماد می گذارد بر سر ریگ روان بنیاد را

1 چشم حیران ساخت رویش خط مشک اندود را آه ازین آتش که در زنجیر دارد دود را

2 غمزه او می کند بیداد در ایام خط زهر باشد بیشتر زنبور خاک آلود را

3 خال او در پرده خط همچنان دل می برد از اثر، شب نیست مانع اختر مسعود را

4 با کمند زلف پرچین، حسن مغرور ایاز زود می آرد فرود از سرکشی محمود را

1 دل چسان پیچد عنان آه دردآلود را؟ ز آتش سوزان عنانداری نیاید دود را

2 تشنگی در خواب ممکن نیست کم گردد ز آب نیست سیرابی ز خون آن چشم خواب آلود را

3 از نصیحت خشکی سودا نگردد بر طرف برنیارد آتش سوزان ز خامی عود را

4 مردم کم مایه را اسراف برق خرمن است حفظ کن از پوچ گویی ها دم معدود را

آثار صائب تبریزی

707 اثر از غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی