آثار صائب تبریزی

صفحه 4 از 707
707 اثر از غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی

1 نیست ممکن رام کردن چشم جادوی ترا سایه می بوسد زمین از دور، آهوی ترا

2 نیستم شایسته گر نظاره روی ترا سجده ای از دور دارم طاق ابروی ترا

3 پله ناز تو دارد نازنینان را سبک کوه تمکین سنگ کم باشد ترازوی ترا

4 با سمن چون نسبت آن پیکر سیمین کنم؟ بستر گل، خار ناسازست پهلوی ترا

1 صوفیان بردند از ره چشم جادوی ترا در کمند وحدت آوردند آهوی ترا

2 آستین افشانی بی جای این تردامنان کرد محتاج شراری شعله روی ترا

3 تندباد بی اصول چرخ ارباب سماع خصم تمکین ساخت نخل قد دلجوی ترا

4 زود باشد قرب این پشمینه پوشان، همچو خط در نظرها زشت سازد روی نیکوی ترا

1 گر چه محجوب از نظر کرده است بی جایی ترا همچنان جوید ز هر جایی تماشایی ترا

2 از لطافت فکر در کنه تو نتواند رسید چون تواند درک کردن نور بینایی ترا

3 آنچنان کز دیدن جان است قاصر دیده ها پرده چشم جهان بین است پیدایی ترا

4 چون الف کز اتصال حرف باشد مستقیم بر نیارد کثرت مردم ز یکتایی ترا

1 حسن بی پروا به فرمان هوس باشد چرا؟ برق عالمسوز در زنجیر خس باشد چرا

2 باده پر زور، کار سنگ با مینا کند مست را اندیشه از بند عسس باشد چرا

3 تا هوا ابر و چمن پر گل بود، از زهد خشک آدمی در چار دیوار قفس باشد چرا

4 دامن غواص پر گوهر شد از پاس نفس اینقدر غافل کس از پاس نفس باشد چرا

1 جان عرشی، فرش در زندان تن باشد چرا؟ شعله جواله در قید لگن باشد چرا

2 لفظ می سازد جهان بر معنی روشن سیاه یوسف سیمین بدن در پیرهن باشد چرا

3 تا تواند ترک تن کرد آدمی با این شعور زنده چون کرم بریشم در کفن باشد چرا

4 می تواند تا شدن فرمانروا جان عزیز همچو ماه مصر در چاه وطن باشد چرا

1 چشم می پوشی ازان رخسار جان پرور چرا؟ می کنی آیینه را پنهان ز روشنگر چرا

2 غیرتی کن چون گهر جیب صدف را چاک کن می خوری سیلی درین دریای بی لنگر چرا

3 خرده جان می جهد از سنگ بیرون چون شرار می زنی چندین گره بر روی یکدیگر چرا

4 صیقلی کن سینه خود را به آه آتشین می کنی دریوزه نور از مه و اختر چرا

1 غیر حق را می دهی ره در حریم دل چرا؟ می کشی بر صفحه هستی خط باطل چرا

2 از رباط تن چو بگذشتی دگر معموره نیست زاد راهی بر نمی داری ازین منزل چرا

3 هست چون جان، چار دیوار عناصر گو مباش می خوری ای لیلی عالم غم محمل چرا

4 کار با تیغ اجل در زندگانی قطع کن کارها را می کنی بر خویشتن مشکل چرا

1 در هوای کام دنیا می فشانی جان چرا؟ می کنی در راه بت صید حرم قربان چرا؟

2 چیست اسباب جهان تا دل به آن بندد کسی؟ می کنی زنار را شیرازه قرآن چرا

3 در بیابان عدم بی توشه رفتن مشکل است نیستی در فکر تخم افشانی ای دهقان چرا

4 هیچ قفلی نیست نگشاید به آه نیمشب مانده ای در عقده دل اینقدر حیران چرا

1 در طلب سستی چو ارباب هوس کردن چرا؟ راه دوری پیش داری، رو به پس کردن چرا

2 شکر دولت سایه بر بی سایگان افکندن است این همای خوش نشین را در قفس کردن چرا

3 در خراب آباد دنیای دنی چون عنکبوت تار و پود زندگی دام مگس کردن چرا

4 در ره دوری که می باید نفس در یوزه کرد عمر صرف پوچ گویی چون جرس کرد چرا

1 آه عالمسوز را در سینه دزدیدن چرا؟ برق را پیراهن فانوس پوشیدن چرا

2 در میان رفته و آینده داری یک نفس اینقدر هنگامه بر یک دم فرو چیدن چرا

3 جامه ای کز تن نروید، رزق مقراض فناست بر لباس عاریت چون خار چسبیدن چرا

4 فوت شد گر از تو دنیا، دشمنی در خاک رفت دست بر دست از سر افسوس مالیدن چرا

آثار صائب تبریزی

707 اثر از غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی