مدار از منزلآرایان طمع از صائب تبریزی غزل 465
1. مدار از منزلآرایان طمع معماری دلها
که وسعت رفت از دست و دل مردم به منزلها
1. مدار از منزلآرایان طمع معماری دلها
که وسعت رفت از دست و دل مردم به منزلها
1. به یک پیمانهٔ می، کرد ساقی حل مشکلها
به یک ناخن، گره وا کرد ماه عید از دلها
1. اگر مردی مرو در پرده ناموس چون زنها
که دود عود از خامی گریزد زیر دامنها
1. زهی از غیرت رویت گریبان چاک گلشنها
ز خوی آتشینت تازه دایم داغ گلخنها
1. مباش ای رهنورد عشق نومید از تپیدنها
که در آخر به جایی میرسد از خود رمیدنها
1. ز خرمن صلح کن با دانهای از دوربینیها
که میسازد زبان برق کوته خوشهچینیها
1. ترا پر چون صدف شد گوش از سیماب در دریا
وگرنه حلقه ذکری است هر گرداب در دریا
1. به هر شورش مده چون موج از کف دامن دریا
که باشد عقد گوهر خوشه ای از خرمن دریا
1. نماند از نارسایی مدی از احسان درین دریا
به سیلی سرخ دارد روی خود مرجان درین دریا
1. چسان گردد تهی از عقد گوهر سینه دریا؟
که هر موج خطر قفلی است بر گنجینه دریا
1. محمل شوق کجا، کعبه امید کجا
شبنم تشنه کجا، چشمه خورشید کجا