آتش عشق تو چون زبانه برآرد از صائب تبریزی غزل 4494
1. آتش عشق تو چون زبانه برآرد
از دل سنگ آه عاشقانه برآرد
رتبه خال تو مشک ناب ندارد از صائب تبریزی غزل 4495
1. رتبه خال تو مشک ناب ندارد
نقطه شک حسن انتخاب ندارد
در دل ما بخت سبز بارندارد از صائب تبریزی غزل 4496
1. در دل ما بخت سبز بارندارد
دانه ما زنگ نوبهار ندارد
قد ترا سرواعتدال ندارد از صائب تبریزی غزل 4497
1. قد ترا سرواعتدال ندارد
این خم وچم ابروی هلال ندارد
دولت روشندلی زوال ندارد از صائب تبریزی غزل 4498
1. دولت روشندلی زوال ندارد
آب گهر بیم خشکسال ندارد
دامن دشت عدم گیاه ندارد از صائب تبریزی غزل 4499
1. دامن دشت عدم گیاه ندارد
وای بر آن کس که زاد راه ندارد
مستی ما از می شبانه نباشد از صائب تبریزی غزل 4500
1. مستی ما از می شبانه نباشد
مطرب ما از برون خانه نباشد
عشق مقید به خط وخال نگردد از صائب تبریزی غزل 4501
1. عشق مقید به خط وخال نگردد
رهزن مرغان قدس دانه نباشد
غنچه مستور از نقاب برآمد از صائب تبریزی غزل 4502
1. غنچه مستور از نقاب برآمد
گل ز پریخانه حجاب برآمد
از کمرش کام دل چگونه برآید از صائب تبریزی غزل 4503
1. از کمرش کام دل چگونه برآید
خردشودشیشه ای که برکمرآید
چون مه روی تو از حجاب برآید از صائب تبریزی غزل 4504
1. چون مه روی تو از حجاب برآید
از طرف مغرب آفتاب برآید
فتنه چشم تو چون ز خواب برآید از صائب تبریزی غزل 4505
1. فتنه چشم تو چون ز خواب برآید
از طرف مغرب آفتاب برآید