حسن در خانه زین جلوه دیگر دارد از صائب تبریزی غزل 3305
1. حسن در خانه زین جلوه دیگر دارد
در نگین خانه، نگین جلوه دیگر دارد
1. حسن در خانه زین جلوه دیگر دارد
در نگین خانه، نگین جلوه دیگر دارد
1. رهرو عشق کی اندیشه منزل دارد؟
کشتی بیجگران چشم به ساحل دارد
1. خصم را عقل مقید به تحمل دارد
سیل را ریگ مسخر به تنزل دارد
1. در خور مزد فلک کار به آدم دارد
خوردن نعمت عالم غم عالم دارد
1. بحر هر چند به بر همچو حبابم دارد
شوق سرگشته تر از موج سرابم دارد
1. دل عاشق چه غم از شورش دوران دارد؟
کشتی نوح چه اندیشه ز طوفان دارد؟
1. رهرو عشق چه پروای مغیلان دارد؟
بیخودی در ته پا تخت سلیمان دارد
1. تشنگان حال جگر سوختگان می دانند
خبر از تشنه ما ریگ بیابان دارد
1. سالک امید نجات از دل روشن دارد
مرغ زیرک نظر از خانه به روزن دارد
1. از بتان شسته عذاری که حجابی دارد
چشم بد دور که خوش عالم آبی دارد
1. لب لعل تو اگر جام شرابی دارد
دل ما نیز نمک خورده کبابی دارد
1. هر که چون زانوی خود آینه داری دارد
روز و شب پیش نظر باغ و بهاری دارد