گر به این دستور قد یار از صائب تبریزی غزل 2687
1. گر به این دستور قد یار رعنا می‌شود
ناله بی‌تابی عاشق دوبالا می‌شود
آن لب رنگین‌سخن بی‌خواست از صائب تبریزی غزل 2688
1. آن لب رنگین‌سخن بی‌خواست گویا می‌شود
غنچه چون افتاد بازیگوش خود وامی‌شود
عشقبازان را طرف بسیار از صائب تبریزی غزل 2689
1. عشقبازان را طرف بسیار پیدا می شود
کار اگر عشق است پر همکار پیدا می شود
کی به ناخن از دل غمگین از صائب تبریزی غزل 2690
1. کی به ناخن از دل غمگین گره وا می شود؟
دست چون افتاد از کار این گره وا می شود
محنت امروز، فردا جمله از صائب تبریزی غزل 2691
1. محنت امروز، فردا جمله راحت می‌شود
اشک خونین آب صحرای قیامت می‌شود
زر و بال منعمان روز قیامت از صائب تبریزی غزل 2692
1. زر و بال منعمان روز قیامت می‌شود
عاقبت هر فلس ماهی داغ حسرت می‌شود
هر که را غمخوار گردی غمگسارت از صائب تبریزی غزل 2693
1. هر که را غمخوار گردی غمگسارت می شود
پرده بر هر کس که پوشی پرده دارت می شود
بعد عمری گر وصال او میسر از صائب تبریزی غزل 2694
1. بعد عمری گر وصال او میسر می‌شود
شرم پیش چشم من سد سکندر می‌شود
زان رخ گلگون عرق یاقوت از صائب تبریزی غزل 2695
1. زان رخ گلگون عرق یاقوت احمر می‌شود
چون زمین افتاد قابل دانه گوهر می‌شود
زان رخ گلگون عرق یاقوت از صائب تبریزی غزل 2696
1. زان رخ گلگون عرق یاقوت احمر می‌شود
چون زمین افتاد قابل دانه گوهر می‌شود
سبزه زنگار در تیغ تو جوهر از صائب تبریزی غزل 2697
1. سبزه زنگار در تیغ تو جوهر می‌شود
کف درین دریای گوهرخیز عنبر می‌شود
گر شکر در جام ریزم زهر از صائب تبریزی غزل 2698
1. گر شکر در جام ریزم زهر قاتل می‌شود
چون صدف گر آب نوشم عقده دل می‌شود