آثار صائب تبریزی

صفحه 21 از 707
707 اثر از غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی

1 باعث آزار شد ترک دل آزاری مرا تخته مشق حوادث کرد همواری مرا

2 روز روشن می کند کار نمک در دیده ام شب ز شکر خواب باشد خط بیزاری مرا

3 گر به خونم هر سر خاری کمر بندد چو تیغ روی خندان می کند چون گل سپر داری مرا

4 نیستم مقبول تا مردود خاطرها شوم چون یتیمان نیست بیم از خط بیزاری مرا

1 در گذر ای آسمان از وادی آزار ما شیشه خود را مزن بر سنگ بی زنهار ما

2 ناتوانانیم، اما کار چون بر سر فتد دود برمی آورد از مغز آتش خار ما

3 لشکر خواب گران را قطره آبی بس است برحذر باش از شبیخون دل بیدار ما

4 نیست از مردی، رساندن خانه ما را به آب عالمی آسوده اند از سایه دیوار ما

1 با زمین گیری سپهر گرم رفتاریم ما همچو مرکز پای بر جاییم و سیاریم ما

2 سنگ راه هیچ کس از خاکساری نیستیم زیر پای رهنوردان راه همواریم ما

3 با هزاران چشم می جوییم عیب خویش را چون رسد نوبت به عیب خلق، ستاریم ما

4 خودفروشی پیشه ما نیست چون بی مایگان بی نیاز از ناز بی جای خریداریم ما

1 چهره ات خورشید سیما می کند آیینه را لعل جان بخشت مسیحا می کند آیینه را

2 گر چه از آیینه گویا می شود هر طوطیی طوطی خط تو گویا می کند آیینه را

3 ساده لوح آن کس که بهر دیدن رخسار تو تخته مشقر تماشا می کند آیینه را

4 تا چه کیفیت دهد، کز آبداری لعل تو پر می لعلی چو مینا می کند آیینه را

1 در نظر واکردنی گردید طی پرواز ما چون شرر در نقطه انجام بود آغاز ما

2 آنچنان کز برگ گردد نکهت گل بیشتر می شود بی پرده تر از پرده پوشی راز ما

3 از نظر بستن ز دنیا شد دل ما کامیاب صید خود را بازیافت در پوشیده چشمی باز ما

4 گر چه شد دست فلک از گوشمال ما کبود می تراود نغمه خارج همان از ساز ما

1 دید تا در آتش تعجیل، نعل لاله را می کند در هفته ای گل خنده یکساله را

2 هست در سرگشتگی آرامش صاحبدلان نیست بی گردش وجودی شعله جواله را

3 عاشقان را قرب خوبان برنیارد از خمار قسمت از مه یک دهن خمیازه باشد هاله را

4 کاهلان را بیشتر باشد خطر از رهروان می زند از کاروان ها راهزن دنباله را

1 طاق کرد از هر دو عالم طاق آن ابرو مرا ساخت وحشی از جهان آن نرگس جادو مرا

2 چون دهانش زود بی نام و نشان خواهم شدن گر چنین پیچد به هم فکر میان او مرا

3 از سیاهی تازه گردد داغ آب زندگی شد خمار چشم لیلی بیش از آهو مرا

4 نیست ممکن چون صدف لب پیش نیسان واکنم گر دهد گوهر به دامن جای آب رو مرا

1 از نصیحت خامتر گردد دل خودکام ما از نمک سنگین شود خواب کباب خام ما

2 هر که دولت یافت، شست از لوح خاطر نام ما اوج دولت طاق نسیان است در ایام ما

3 قسمت ما زین شکارستان به جز افسوس نیست دانه اشک تلخ می گردد به چشم دام ما

4 مردمی گردیده است از چشم خوبان گوشه گیر چین ابرو مد انعام است در ایام ما

1 داغ برگ عیش گردد در دل ناشاد ما جغد می گردد همایون در خراب آباد ما

2 جنبش گهواره خواب طفل را سازد گران از تزلزل بیش محکم می شود بنیاد ما

3 چشم گیرا می کند نخجیر را بی دست و پا از کمند و دام مستغنی بود صیاد ما

4 نیست چون مجمر دل گرمی بساط خاک را گرم دارد چون سپند این بزم را فریاد ما

1 قرعه و تسبیح را محرم نداند حال ما قرعه و تسبیح را محرم نداند حال ما

2 پشت ما بر خاکساری، روی ما در بی کسی وای بر آن کس که افتاده است در دنبال ما

3 گردبادی را که می بینی درین دامان دشت روح مجنون است می آید به استقبال ما

4 ما ز خاطر آرزوی آب حیوان شسته ایم زنگ ظلمت نیست بر آیینه اقبال ما

آثار صائب تبریزی

707 اثر از غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی