آثار صائب تبریزی

صفحه 15 از 707
707 اثر از غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی

1 نیست ظرف باده توحید، مخمور مرا می کند حلاجی این می مغز منصور مرا

2 مستی بلبل به ایام خزان خواهد فتاد گر به این عنوان بهار افزون کند شور مرا

3 در کف آیینه چون سیماب باشد بی قرار گر سلیمان جا به دست خود دهد مور مرا

4 می کشم با قامت خم گشته بار عشق را کم نمی سازد کشیدن چون کمان زور مرا

1 عشق خونگرم از محبت کرده ایجاد مرا آهوان از چشم نگذارند صیاد مرا

2 گر چه من چون غنچه دارم مهر خاموشی به لب نکهت گل می کند تفسیر، فریاد مرا

3 کارها را کارفرما آب و رنگی می دهد ور نه جوی شیر زناری است فرهاد مرا

4 صید لاغر دام با خود دارد از پهلوی خویش حاجت دام و کمندی نیست صیاد مرا

1 جذبه مجنون سبک سازد ز تمکین سنگ را در کف طفلان دهد پرواز شاهین سنگ را

2 می توان دل را به آهی کرد از غم ها سبک یک فلاخن می کند آواره چندین سنگ را

3 بر گرانخوابان غفلت مهربان است آسمان کز فروغ لعل باشد شمع بالین سنگ را

4 از خیال یار، دل شد کعبه حاجت مرا نقش شیرین در نظرها ساخت شیرین سنگ را

1 پرده ظلمت نپوشد چشم حیران مرا شمع کافوری است بیداری شبستان مرا

2 بخیه انجم اگر بندد دهان صبح را می توان کردن رفو چاک گریبان مرا

3 دیده شیران نیستان را دعای جوشن است نیست پروایی ز اشک گرم مژگان مرا

4 دامن پاکان ندارد احتیاج شستشو اشک شبنم دیده شورست بستان مرا

1 سرنمی پیچم به سنگ بیستون از کار عشق جان شیرین بهر جوی شیر می باید مرا

2 از نوازش بیشتر می بالم از ریزش به خود جنبش گهواره بیش از شیر می باید مرا

3 نیست میدان دل پر وحشت من شهر را وادیی هموار چون نخجیر می باید مرا

4 پای دیوار مرا هر برگ کاهی تیشه ای است خضر تردستی پی تعمیر می باید مرا

1 نیست از درد غریبی چون گهر پروا مرا بستر از گرد یتیمی بود در دریا مرا

2 طره زنجیرم از ریحان بود شاداب تر می چکد آب حیات از ظلمت سودا مرا

3 وحشت من از سبکروحان گرانی می کشد هست بر دل کوه قاف از صحبت عنقا مرا

4 یک سر مو نیست از تیغ زبان اندیشه ام می کند زخم نمایان چون قلم گویا مرا

1 تا به کی بند گرانجانی به پا باشد مرا این زره تا چند در زیر قبا باشد مرا

2 در جهان پاکبازی فقر هم دام بلاست مهره در ششدر ز نقش بوریا باشد مرا

3 فکر آب و دانه در کنج قفس بی حاصل است زیر چرخ اندیشه روزی چرا باشد مرا

4 تا ننوشانم، نگردد در مذاقم خوشگوار در قدح چون خضر اگر آب بقا باشد مرا

1 ساقی محجوب می باید شراب عشق را آتش هموار می باید کباب عشق را

2 در حریم ما ندارد شمع بی فانوس راه شاهد بی پرده می سوزد حجاب عشق را

3 تیشه ای در کار هستی می کنم چون کوهکن چند دارم در پس کوه آفتاب عشق را

4 عالمی را آه دردآلود من دیوانه کرد هیچ کافر نشنود بوی کباب عشق را!

1 داغ عشق از سینه روشن به دست آمد مرا دامن خورشید ازین روزن به دست آمد مرا

2 دیده ام چون پیر کنعان شد سفید از انتظار تا ز یوسف بوی پیراهن به دست آمد مرا

3 مشرق بینش به آسانی نگشتم همچو شمع سوختم تا دیده روشن به دست آمد مرا

4 وحشت آباد جهان شد جنت در بسته ام تا ز عزلت گوشه مأمن به دست آمد مرا

1 کو می گرمی که در جوش آورد خون مرا؟ چون شفق سازد فلک پرواز گلگون مرا

2 از محک افزون شود قدر زر کامل عیار سرکشی از سنگ طفلان نیست مجنون مرا

3 پخته شد از گوشه عزلت شراب نارسم خم برون آورد از خامی فلاطون مرا

4 معنی نازک نباشد ایمن از عین الکمال نیل چشم زخم باشد لفظ، مضمون مرا

آثار صائب تبریزی

707 اثر از غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی