قلب مرا گرم می کند این از سپانلو اشعار پراکنده 4

1 قلب مرا گرم می کند این اجاق

2 می خوانم زیر ستون های اتفاق

3 ژاله چو بارید بر دلم

4 بستر سردم اجاق شد

5 از گذر ابر خوشگلم

6 باغ پر از اتفاق

7 شد

8 یار برون آمد از خیال

9 وصل رقیب فراق شد

10 ژاله پر از زندگی

11 خانه پر از اتفاق

12 بوسه پر ازسرخ گل

13 دیده پر از چلچراغ

14 دورترین یادبود

15 گرم ترین اشتیاق

16 صبح که از خواب می پرم

17 دست به جای تو می کشم

18 از عمق سپهر سراب من

19 افتاده چو اشکی در رختخواب من

20 بستر سردم بهار می شود

21 خانه پر از انتظار می شود

22 روز به مغرب رسید

23 بر سر رود کبود

24 چشم به شب دوختم

25 یار در آن سوی رود

26 رود که پهنا گرفت

27 گویی هرگز نبود

28 تو رنگ شرابی به دور دست

29 من رنگ خیالم ، نخورده ست

30 (

31 اشعار محمد علی سپانلو

32 )

33 از تو و بالش که با چراغ لیموها روشن می شدید

34 کدام یک به سفر رفت؟

35 دماغه ی ملافه در این آسمان

36 سفینه های جاذبه را گم کرد

37 چه آسمانی !

38 پروازهای منحنی شوق

39 کلاغی از دیبا

40 چتری از طلا

41 قطار که بگذرد از بوته زار خیس

42 فرو رود بالش

43 به شکل خفتن تو

44 پس این قرار قدیمی را به هم بزنیم

45 ملافه و بالش را در گنجه ها بگذاریم

46 سلام بر تن تو

47 هنوز پاییز ، با سرانگشت ، بوسه می فرستند

48 به

49 پوست دختران زمین

50 به زلف های چتری زرین

51 که بین پیچه و پیشانی می رقصند

52 فرودگاه کجاست

53 در آسمان این بستر

54 رواق های تصادف

55 با پله های نقره و عاج

56 که هر چه می روم پایین

57 نمی رسم به زمین ؟

58 کدام یک به سفر رفت

59 کدام باد به رقص

60 آورد

61 طلای ابریشمین و

62 آبنوس کرپ دوشین را ؟