بی نشان درتو سفر کردم از سپانلو اشعار پراکنده 24
1. بی نشان درتو سفر کردم
2. صبح لبخند تو را نوشیدم
3. شام گیسوی تو بارید به من
سپانلو یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 14 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای سپانلو معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
متأسفانه اطلاعات دقیقی از زندگی سپانلو در دست نیست، اما آثار بر جای مانده از او نشان از تسلطش بر زبان و ادب فارسی دارد.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار سپانلو را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.
1. بی نشان درتو سفر کردم
2. صبح لبخند تو را نوشیدم
3. شام گیسوی تو بارید به من
1. مرد قبیه های گمشده در تاریخ
2. ماه سیاه نگاهت را می پرستد
3. هنگام ماه گرفتگی یا باران
1. قلب مرا گرم می کند این اجاق
2. می خوانم زیر ستون های اتفاق
3. ژاله چو بارید بر دلم
1. بی نشان درتو سفر کردم
2. صبح لبخند تو را نوشیدم
3. شام گیسوی تو بارید به من