پیش روی تو یاسمین که از امیرخسرو دهلوی غزل 965
1. پیش روی تو یاسمین که بود؟
پیش لعل تو انگبین که بود؟
1. پیش روی تو یاسمین که بود؟
پیش لعل تو انگبین که بود؟
1. دل که نز عشق پاره پاره بود
دل نگویم که سنگ خاره بود
1. عشق تو هرگزم ز سر نرود
وز دل این آرزو به در نرود
1. دل ز نادیدنت به جان نشود
اگرم هوش بیش از آن نشود
1. یار ما را از آن خویش نشد
بهر بیداد او به کیش نشد
1. هر که بر گفته تو گوش نهاد
ز آتش دل به سینه جوش نهد
1. لاله پیش رخت کله بنهد
مشک تر زان خط سیه بنهد
1. عاشقی مرد را سزای دهد
اشک را سوی دوست رای دهد
1. هر که دل با غم تو یار کند
تیغ را بر سر اختیار کند
1. صبح پیش رخ تو دم نزند
سرو پیش قدمت قدم نزند
1. از دهانت سخن به کام رسد
از لبان تو می به جام رسد
1. وقت آن شد که گل شکفته شود
چشم نرگس ز می غنوده بود