غو از خواجوی کرمانی سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو 148
1. غو کوس برخاست از رزمگاه
جهان گشت بر چشم جادو سیاه
1. غو کوس برخاست از رزمگاه
جهان گشت بر چشم جادو سیاه
1. سپهبد چو شد سیر از جام می
ز مستی برافکند بر چهره خوی
1. چنین تا برآمد عروس سپهر
برافروخت بزم فلک را به مهر
1. بگفت این و یک حمله آورد دیو
سوی جاودان نعره بر زد غریو
1. به نزدیک دادار شد سرفراز
زمین را ببوسید و بردش نماز
1. از آن منزل آمد سوی باغ و کشت
خرامید از آنجا به سوی بهشت
1. از آن آگهی پیش شداد شد
وز آن گفته مغزش پر از باد شد
1. به پاسخ چنین گفت کای پاکزاد
که من جبرئیلم به شداد عاد
1. چو شاهنشه روم آمد به در
برین تیز میدان و تیغ و سپر
1. به ره بود چشم سپهدار سام
ندانست تا صبح او شد چو شام
1. از آن رو شدید پلید آن بدید
ز کینه بجوشید بر خود شدید