23 اثر از سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار خواجوی کرمانی / سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی

سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی

1 براندند اسبان سراسر به تک که از گرد پوشید روی فلک

2 به ناگه یکی آتش سوزناک بدیدند روشن بدان روی خاک

3 که شد شعله زن سوی گردان سپهر ازو بد خطر بر رخ ماه و مهر

4 ز یک سوی او گنبدی همچو نور درخشنده مانند تابنده حور

1 چو برخواند آن را برآشفت سخت برآورد شمشیر آن نیک‌بخت

2 بزد بر سرش تا کمرگه شکافت کلید طلسمات جم را بیافت

3 یکی تیرگی شد چو کام هژبر یکی نعره برخاست از روی ابر

4 ازو خواست فیروزی و دستگاه که فیروز گردد به جادو سپاه

1 همی راند تا شب به ناگه رسید به ناگه یکی آتش از دور دید

2 درخشنده مانند فانوس آل نگه کرد سالار فرخنده فال

3 بپرسید کان آل فانوس چیست به نزدیک فانوس برگوی کیست

4 بدو گفت رضوان که کوه فناست نشیمنگه دیو نر ابرهاست

1 چو پوشید گردون پلاس سیاه چو ابروی پیران آینده راه

2 دو لشکر جدا گشت از یکدگر طلایه برون رفت بر دشت و در

3 چنین گفت خاتوره شداد را که امشب به آتش دهم باد را

4 نمانم ز سام نریمان اثر برآرم دمار از تن بدگهر

1 درآوردگه عوج را بدید بدان گونه گفتار او را شنید

2 یلی دید با ساز آوردگاه نهاده به سر بر ز آهن کلاه

3 چو دید آن خوش آینده خوب چهر که بردی ازو رنگ و رخسار مهر

4 دو تا گشت عوج و بغرید سخت که ای بی‌خرد مرد برگشته بخت

1 چو یک پاس بگذشت از تیره شب همه بسته بهر شبیخون دو لب

2 شب تار مانند دریای قار چو زنگی زمین و زمان گشته تار

3 به بر کرده گیتی پلاس سیاه ز ماهی سیه گشته تا اوج ماه

4 به هر گوشه‌ای زنگی می‌پرست تو گفتی که مست است و خنجر به دست

1 به ناگاه برخاست گرد سیاه که تاریک شد چشمه هور و ماه

2 از آن گرد برخواست آواز کوس زمانه بشد سر به سر آبنوس

3 سنان‌های خونی سر اندر هوا چو ماهی ز دریا جهد بر هوا

4 همه دشت چون کوه شد از عمود زمانه شد از گرد برسان دود

1 درین گفتگو بود سالار سام که ناگه برون تاخت پس قهقهام

2 بدو گفت کای خیره بدگمان چرا لاف داری همی هر زمان

3 ندیدی سواری که از زخم دست تن بدرگت را درآرد به پست

4 برآرد ز جانت یکی رستخیز نماید به تو زور و چنگال تیز

1 چو لشکر شنیدند ازو این سخن نجنبید یک تن از آن انجمن

2 مگر پور شداد شوم پلید برانگیخت اسبش ز جا خود شدید

3 تو گفتی مگر دیو بد بدنژاد چنین گفت آنگه به شداد عاد

4 که تا کی زبونی کشم زین سوار زبونی بماند ز من یادگار

1 سفیده سفیداج زد در سپهر طلاکار گردید ازو نور مهر

2 چو نقاش بر چرخ آغاز کرد سر رنگ‌های جهان باز کرد

3 ازین روی در بزم شداد عاد ز سام نریمان یل کرد یاد

4 بدو عوج پیکارها باز گفت که هرگز ندیدم بدین سان شگفت

آثار خواجوی کرمانی

23 اثر از سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی