23 اثر از سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار خواجوی کرمانی / سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی

سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی

1 چو زنگی شب پیرهن چاک زد سپیداج بر صفحه خاک زد

2 ز خاور برآمد درخشنده شید ز چهرش جهانی بشد پرامید

3 ز سام آگهی شد به نزد شدید که سام از نهیبت بشد ناپدید

4 گریزان شده سوی ایران زمین نتابید ایدر به پیکار و کین

1 به نزدیک دادار شد سرفراز زمین را ببوسید و بردش نماز

2 چنین گفت کای داور آب و خاک ز تو باد آتش پر از بیم و پاک

3 جهان سر به سر زیر فرمان تست وگر آب و آتش همه زان توست

4 مرا بخت و نیرو به شداد ده شکستی بر این لشکر عاد ده

1 به پاسخ چنین گفت کای پاکزاد که من جبرئیلم به شداد عاد

2 خبرها رسانم به شداد عاد بود پایه‌ام بر فلک سخت شاد

3 کنون آمدم کز تو گیرم خبر که چون آمدی اندرین بوم و بر

4 دگر آمدم تا همه کام تو به گردون رسانم همه کام تو

1 از آنجا بیامد به پای حصار از آهن یکی باره بد استوار

2 یکی پیل بر برج و مرغی به سر همه پیکرش سیم و بالش ز زر

3 به همراه خورشید می‌گشت باز به هر ساعتی نعره می‌کرد ساز

4 چو مرغ دلاور بدو بنگرید یکی چرخ زد نعره‌ای برکشید

1 درین گفتگو بود سالار شاه که ناگه زمین و زمان شد سیاه

2 نگه کرد بر آسمان سام شیر یکی مرغ را دید مرد دلیر

3 که از پر و بالش جهان تیره شد همه چشم خورشید ازو خیره شد

4 ز گردون درآمد به سوی نشیب که از پیکرش کوه شد در نهیب

1 شدید بداندیش دل پر ز غم نشسته ز سام سپهبد دژم

2 به نزدیکی عوج او نامه کرد بسی پوزش اندر سر خامه کرد

3 چنین گفت کای شاه مغرب زمین نهنگ دمان پیر پرخاش و کین

4 نداری به گیتی کسی را همال به نیروی کوپال و بازو و یمال

1 دلاور بیامد به جای نماز بنالید بر داور بی‌نیاز

2 ازو خواست فیروزی اژدها کزو جان ارقم بیابد رها

3 دگر گفت کای کردگار جهان فراوان مرا دشمن است از میان

4 ز جادو و از دیو و از عادیان ز حق ناشناسان شدادیان

1 نشستند و باده بیاراستند ز هر سوی رامشگران خواستند

2 ز اسبان و از گاو کشته هزار همان بهر مهمان آن نابکار

3 ز بهر همان عوج مردم چو دود هزار و دو اشتر بکشتند زود

4 کشیدند خوان و سراسر بخورد بماندند حیران دلیران گرد

1 درآمد بدان غار با تیغ جنگ یکی غار بد همچو کام نهنگ

2 بسی تار ماننده تیره شب که گم شد سخن از زبان سوی لب

3 ز تاریکیش جان ظلمات داغ درو چشم زنگی نمودی چراغ

4 بپوشید چشم و دگر باز کرد سوی گرد قلواد آواز کرد

1 چو طلاج بشنید ازو گشت زرد بدانست آن تیغ را در نبرد

2 نشان بود آن تیغ اندر جهان میان کهان و میان جهان

3 بلرزید طلاج بر دشت جنگ چو آن تیغ را دید گردید تنگ

4 بدانست کامد مر او را اجل رهائی نیابد ز چنگال یل

آثار خواجوی کرمانی

23 اثر از سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی