شهاب دین که زبانم از کمالالدین اسماعیل قطعه 310
1. شهاب دین که زبانم پر از مدایح تست
زهی که هست ز تو جان فضل را شادی
...
1. شهاب دین که زبانم پر از مدایح تست
زهی که هست ز تو جان فضل را شادی
...
1. آدمی را چهار حالت هست
در دو گیتی ز باقی و فانی
...
1. زهی شکوه تو از روی ملک رنگ زدای
ضمیر تو بهمه کار خیر راهنمای
...
1. مرا سیّ و دو خدمتکار بودند
همه یک خانه و یک روی و یک رای
...
1. دیدۀ عقل راه دان بگشای
به ثنای خدا دهان بگشای
...
1. ای قاصر از ستایش تو هر عبارتی
آصف نکرد چون تو برونق وزارتی
...
1. دریا دلا تو آنی، کز فیض طبع روشن
گرد سواد شبهت، از روی دین بشستی
...
1. زهی حرّی که ثابت کرد جودت
بر ارباب هنر دست ایادی
...
1. ای کریمی که در آفاق جهان
نیست چون صیت تو عالم گردی
...
1. چون شدی خشمناک بر بنده
همه آثار قهر بنمودی
...
1. جهان لطف و کرم افتخار اهل قلم
که نیست فضل و هنر را به از تو غمخواری
...
1. نسیم باد صبا هیچ عزم آن داری
که این تکاسل طبعیّ خویش بگذاری
...