ای از جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی قصیده 70
1. ای بر سر آمده تو زابنای روزگار
وی کرده روزگار بجاه تو افتخار
...
1. ای بر سر آمده تو زابنای روزگار
وی کرده روزگار بجاه تو افتخار
...
1. الرحیل ای خفتگان کاینک صدای نفخ صور
رخت بر بندید ازین منزلگه دارالغرور
...
1. ای ترا بخت ندیم آمده دولت دمساز
وی ترا چرخ رفیق آمده انجم همراز
...
1. ای خورده کوب سقفت ایوان چرخ اطلس
خم گشته زیر طاقت نه طارم مقرنس
...
1. در آمد ازدرم آنشمع بررخان آتش
مرا فتاد چو پروانه بر روان آتش
...
1. خیز و بلبل بین و آن شادی بر گل کردنش
خیز و گل بین وان تبسم پیش بلبل کردنش
...
1. ای ترا گاه کرم با هر کسی صد اصطناع
وی ترا وقت بیان در سخن در هر سخن صد اختراع
...
1. زهی حکم تو چون شمشیر قاطع
زهی رای تو چون خورشید ساطع
...
1. اجل موفق دین آن خلاصه تحقیق
توئی موفق آن خیرها علی التحقیق
...
1. ای بانصاف خواجه آفاق
وی بتحقیق از بزرگان طاق
...
1. بذروه ملکوت آی ازین نشیمن خاک
که نیست لایق تخت ملوک تحت مغاک
...
1. زهی ز فر تو سر سبز چرخ مینارنگ
ز مقدم تو سپاهان گرفته صد اورنگ
...