ای از جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی قصیده 128
1. ای جهان از تو معطر گشته
وی فلک از تو منور گشته
1. ای جهان از تو معطر گشته
وی فلک از تو منور گشته
1. دارم زعشق روی تو پیوسته ترمژه
وزخون دل زفرقت تو بارور مژه
1. ای چشم چرخ چون تو ندیده هنرنمای
چون تو نزاده مادر گردون گره گشای
1. آن زلف نگر بدان پریشانی
وان روی نگر بدان درخشانی
1. اینک نوبهار آورد بیرون لشگری
هر یکی چو ن نو عروسی درد گرگونزیوری
1. بس خرم و فرخست این اضحی
بر حاکم شرع و خواجه دنیی
1. زهی اخلاق تو محمود همچون عقل و دانائی
زهی ایام تو مشکور همچون عهد برنائی
1. ای حریم حرمت یزدانی
وی نهاد لطفت جسمانی
1. ای که از لطف جهان جانی
فرخ آنکس که توأش جانانی