38 اثر از کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار ایرانشان ابن ابی الخیر / کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر

کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر

1 چو کارم چنین خواسته کرد راست دبیری خردمند را پیش خواست

2 سر پاسخ نامه کرد آفرین بدان کآفرید آسمان و زمین

3 سرآرنده بر بندگان درد و رنج نگارنده ی هفت در هفت و پنج

4 از اوی است کام و خرام و نوید از اویم سپاس و بدویم امید

1 فرستاده روز و شبان ره برید به ماچین به نزدیک کارم رسید

2 چو آگاه شد کارم از مرد راه وزآن چیز کاو را فرستاد شاه

3 از آن شادمانی برآمد ز جای به شولک ز تخت اندر آورد پای

4 پذیره شد او با بزرگان خویش می و خوان و رامشگر آورد پیش

1 به خواب اندر آمد سر هر گروه یکی تا سپیده برآمد ز جای

2 غو کوس برخاست و آواز نای سپاه و سپهبد برآمد ز جای

3 همی رفت تا نزد قارن رسید برابرش لشکر گهی برکشید

4 طلایه همان گه به هم باز خورد ده و گیر برخاست با دار و بُرد

1 چو آن جا رسی کشور آباد کن چو آباد کردی همه داد کن

2 که چون داد یابد تو را زیر دست جز از سایه ی تو نسازد نشست

3 ز بیداد هر کس گریزد همی که بیدادگر خون بریزد همی

4 پسند جهان آفرین است داد که بیداد هرگز به گیتی مباد

1 چو از قلب، قارن بدید آن شکست یکی اسب آسوده را برنشست

2 به قلب سپه برزد و حمله برد سواری به هر زخم بشکست خرد

3 پذیره شدش کوش با لشکری که خود لشکری بود از آن هر سری

4 یکایک سواران و ترکان چین هم از پیش قارن شدندی کمین

1 چو یک سال در کاخ قارن بماند فریدون فرّخ ورا پیش خواند

2 چو چشمش برآمد به تاج کیی بدید آن بزرگی و فرّخ پیی

3 به رخساره بپسود روی زمین همی خواند بر تاج شاه آفرین

4 بخندید در روی او شاه و گفت که بخت تو بنمود روی از نهفت

1 چو آمد بر کوش و نامه بداد یکایک بر او ترجمان کرد یاد

2 برآشفت سخت و پسایید دست پس آن نامه بر نامه ی خویش بست

3 هیونی برافگند نزدیک شاه به نامه درون گفت کای پیشگاه

4 قراطوس گردن بپیچد همی کنون رزم ما را بسیچد همی

1 دگر روز برداشت لشکر ز جای جهان پر شد از ناله ی کوس و نای

2 دو لشکر برابر فرود آمدند ز بیشه به هامون و رود آمدند

3 فرستاد کارآگهی شاه چین بدان تا ببیند سواران کین

4 همه تا چه مایه سپاه آمده ست سپهبد کرامی به راه آمده ست

1 سپیده چو بر چرخ پرواز کرد درِ روشنی بر جهان باز کرد

2 بیاورد گنجور ساز نبرد برِ کوش بنهاد و برگشت مرد

3 همان گه بپوشید دارای چین سلیحی سگالیده از بهر کین

4 ز تبّت یکی آبداده زره بپوشید و برزد به بندش گره

1 برآمد یکی گِرد چین با سپاه درآورد گردنکشان را به راه

2 کسی کاندر آن مرز او مرد بود دل مردمان زو پر از درد بود

3 به ایران فرستادش از مرز چین زن و بچّه و چیز او همچنین

4 نیازرد مرد کم آزار را همان شهری و مرد بازار را

آثار ایرانشان ابن ابی الخیر

38 اثر از کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی