38 اثر از کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار ایرانشان ابن ابی الخیر / کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر

کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر

1 چو پیغام بشنید و نامه بخواند ز شادی بخندید و خیره بماند

2 بدو گفت اکنون برو ساز کن در گنجهای پدر بازکن

3 فرستاد نامه به هر کشوری به هر نامداری و هر مهتری

4 سراسر سپه را به درگاه خواند بدان سان که در چین سورای نماند

1 چو بر خواند نامه بدو ترجمان بخواند آتبین را هم اندر زمان

2 از آن نامه و رازش آگاه کرد دلش را به کین خواستن راه کرد

3 بدو گفت کاندیشه ی کار کن خرد را بدین داروی یار کن

4 مگر کینه ی خویش باز آوری دل دشمنان در گداز آوری

1 وز آن سوی دیهیم لشکر براند سپه را به دریا گذر بشاند

2 به دریا بسی مردم انبوه شد همه رهگذرگاه چون کوه شد

3 بهک شاه چون نامه بر خواند، گفت که با کوش و ضحاک غم باد جفت

4 که دارد کنون ساز و چندین سپاه مرا نیز پیدا بود دستگاه

1 همان گه یکی نامه فرمود، گفت به نام خداوند بی یار و جفت

2 که چندان مرا داد گنج و سپاه که بدخواه بگریخت از گرد راه

3 شنیدم کزآن بر تن ایرانیان چه مایه کشیدی تو رنج و زیان

4 زیان تو را من بجای آورم بخوبی به کار تو رای آورم

1 وز آن روی بر آتبین با سپاه درافگند کشتی به دریا و چاه

2 ز دریا شب تیره آمد برون ببستند کشتی به آب اندرون

3 شبی بود ماننده ی آبنوس بنالید نای و بغرّید کوس

4 ز دریا برآمد شب تیره میغ کشید آتبین با سوارانش تیغ

1 بهک بدگمان شد ز کردار کوش به کار اندرون تیزتر کرد هوش

2 زن و بچّه و هرچه بودش بکار سراسر فرستاد سوی حصار

3 سپه برگرفت و به کیماک شد از او مرز ماچین و چین پاک شد

4 تن آسان چو نتوان نشستن به جای فراخ آفریده ست گیتی، خدای

1 دگر روز برخاست جوینده شاه چو بیدل همی رفت تا بارگاه

2 به طیهور گفت ای شه نیکخوی مرا گوی و چوگان شده ست آرزوی

3 اگر رای داری که فردا یکی بگردیم و بازی کنیم اندکی

4 چنین داد پاسخ که فرمان تو راست به نزدیک من کام و رایت رواست

1 سواران نوشان چو بشتافتند به بیت المقدس خبر یافتند

2 که شاه جهان رفت زی باختر همان کوش با لشکرش سربسر

3 از آن جا سوی باختر تاختند روان از غم و رنج بگداختند

4 شتابان رسیدند نزیک کوش نه با مرد کوش و نه با اسب توش

1 وز آن پس گهی آتبین پیش شاه گهی شد به ایوان او بی سپاه

2 روان چون ز باده دژم ماندی پس از راه دانش سخن راندی

3 فرع ترجمان در میان دو شاه به دل هر دوان را شده نیکخواه

4 سخن رفت روزی ز یزدان و دین بپرسید طیهور را آتبین

1 دگر روز دستورش اندر رسید بسی خوردنی پیش خسرو کشید

2 زمین را ببوسید و بردش نماز بپرسیدش از رنج و راه دراز

3 بدو گفت با آتبین کار تو نگویی که چون بود پیگار تو

4 سخنگوی نوشان زبان برگشاد همه داستان دربدر کرد یاد

آثار ایرانشان ابن ابی الخیر

38 اثر از کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی