باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع در مختارنامه عطار نیشابوری

101 اثر از باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه عطار نیشابوری را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید.

شمع آمد و گفت: هر از عطار نیشابوری مختارنامه 1

1. شمع آمد و گفت: هر دم آتش بیش است
وامشب تنم از گریه به روز خویش است
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

شمع آمد و گفت: موسی از عطار نیشابوری مختارنامه 2

1. شمع آمد و گفت: موسی جمع منم
اینک بنگر چو طشت آتش لگنم
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

شمع آمد و گفت: جان از عطار نیشابوری مختارنامه 3

1. شمع آمد و گفت: جان فشان آمدهام
کز کشتن و سوختن به جان آمدهام
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

شمع آمد و گفت: جانِ از عطار نیشابوری مختارنامه 4

1. شمع آمد و گفت: جانِ من میسوزد
وز جان تن ناتوانِ من میسوزد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

شمع آمد و گفت: این از عطار نیشابوری مختارنامه 5

1. شمع آمد و گفت: این چه عذاب است مرا
کز آتش و از چشم پرآب است مرا
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

شمع آمد و گفت: تا از عطار نیشابوری مختارنامه 6

1. شمع آمد و گفت: تا تنم زنده بود
جان بر سرِ من آتشِ سوزنده بود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

شمع آمد و گفت: آمده از عطار نیشابوری مختارنامه 7

1. شمع آمد و گفت: آمده جانم به لب است
باکشتن روزم این همه سوز شب است
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

شمع آمد و گفت: از از عطار نیشابوری مختارنامه 8

1. شمع آمد و گفت: از تنِ سرکشِ خویش
سر میبینم فکنده در مفرشِ خویش
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

شمع آمد و گفت: من از عطار نیشابوری مختارنامه 9

1. شمع آمد و گفت: من به صد جان نرهم
وز آتش سوزنده تن آسان نرهم
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

شمع آمد و گفت: از عطار نیشابوری مختارنامه 10

1. شمع آمد و گفت: شخصم آغشته که بود
بود ای عجب از آتش سرگشته که بود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

شمع آمد وگفت: از عطار نیشابوری مختارنامه 11

1. شمع آمد وگفت: در دلم خون افتاد
کز پرده ز بیم سوز بیرون افتاد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

شمع آمد و گفت: از عطار نیشابوری مختارنامه 12

1. شمع آمد و گفت: عزّت من بنگر:
در زیر نهاده شمعدان طشتی زر
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت