87 اثر از غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری

1 تا دل ز کمال تو نشان یافت جان عشق تو در میان جان یافت

2 پروانهٔ شمع عشق شد جان چون سوخته شد ز تو نشان یافت

3 جان بود نگین عشق و مهرت چون نقش نگین در آن میان یافت

4 جان بارگه تورا طلب کرد در مغز جهان لامکان یافت

1 ندانم تا چه کارم اوفتادست که جانی بی قرارم اوفتادست

2 چنان کاری که آن کس را نیفتاد به یک ساعت هزارم اوفتادست

3 همان آتش که در حلاج افتاد همان در روزگارم اوفتادست

4 دلم را اختیاری می‌نبینم خلل در اختیارم اوفتادست

1 در ده خبر است این که ز مه ده خبری نیست وین واقعه را همچو فلک پای و سری نیست

2 عقلم که جهان زیر و زبر کرد به فکرت بی خویش از آن شد که ز خویشش خبری نیست

3 جان سوخته زان شد که از آنها که برفتند بسیار اثر جست و ز یک تن اثری نیست

4 دل بر سر ره ماند که می‌دید که هستش مشکل سفری پیش که چون هر سفری نیست

1 پی آن گیر کاین ره پیش بردست که راه عشق پی بردن نه خردست

2 عدو جان خویش و خصم تن گشت در اول گام هرک این ره سپردست

3 کسی داند فراز و شیب این راه که سرگردانی این راه بردست

4 گهی از چشم خود خون می‌فشاندست گهی از روی خود خون می‌ستردست

1 ای به وصفت گمشده هرجان که هست جان تنها نه خرد چندان که هست

2 وی کمال آفتاب روی تو تا ابد فارغ ز هر نقصان که هست

3 گر سکندر چشمهٔ حیوان نیافت نیست عیب چشمهٔ حیوان که هست

4 کور مادرزاد آید کل خلق در بر آن حسن جاویدان که هست

1 دوش ناگه آمد و در جان نشست خانه ویران کرد و در پیشان نشست

2 عالمی بر منظر معمور بود او چرا در خانهٔ ویران نشست

3 گنج در جای خراب اولیتر است گنج بود او در خرابی زان نشست

4 هیچ یوسف دیده‌ای کز تخت و تاج چون دلش بگرفت در زندان نشست

1 روی تو شمع آفتاب بس است موی تو عطر مشک ناب بس است

2 چند پیکار آفتاب کشم قبلهٔ رویت آفتاب بس است

3 روی چون روز در نقاب مپوش زلف شبرنگ تو نقاب بس است

4 به خطا گر کشیدمت سر زلف چین ابروی تو جواب بس است

1 مرا در عشق او کاری فتادست که هر مویی به تیماری فتادست

2 اگر گویم که می‌داند که در عشق چگونه مشکلم کاری فتادست

3 مرا گوید اگر دانی وگرنه چنین در عشق بسیاری فتادست

4 اگر گویم همه غمها به یک بار نصیب جان غمخواری فتادست

1 حسن تو رونق جهان بشکست عشق روی تو پشت جان بشکست

2 هر سپاهی که عقل می‌آراست غمزهٔ تو به یک زمان بشکست

3 ناوک‌انداز آسمان چو بدید طاق ابروی تو کمان بشکست

4 عکس ماهت به آفتاب رسید منصب آفتاب از آن بشکست

1 ای دلم مست چشمهٔ نوشت در خطم از خط سیه پوشت

2 باد سرسبزی خطت که به لطف سر برون زد ز چشمهٔ نوشت

3 حلقه در گوش کرد خلق را حلقهٔ زلف بر بناگوشت

4 همچو من صد هزار سرگشته حلقه در گوش حلقهٔ گوشت

آثار عطار نیشابوری

87 اثر از غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی