87 اثر از غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری

1 گر بوی یک شکن ز سر زلف دلبرم کفار بشنوند نگروند کافرم

2 وز زلف او اگر سر مویی به من رسد در دل نهم چو دیده و در جان بپرورم

3 درهم ز دست دست سر زلفش از شکن دستم نمی‌دهد که شکن‌هاش بشمرم

4 تا برد دل ز من سر زلف معنبرش از بوی دل شده است دماغی معنبرم

1 زلف و رخت از شام و سحر باز ندانم خال و لبت از مشک و شکر باز ندانم

2 از فرقت رویت ز دل پر شرر خویش آهی که برآرم ز شرر باز ندانم

3 روی تو که هرگز ز خیالم نشود دور از بس که بگریم به نظر باز ندانم

4 گویی که مرا باز ندانی چو ببینی شاید چو نمی‌بینمت ار باز ندانم

1 یک غمت را هزار جان گفتم شادی عمر جاودان گفتم

2 عاشق ذره‌ای غمت دیدم هر دلی را که شادمان گفتم

3 بر درت آفتاب را همه شب عاشقی سر بر آستان گفتم

4 باز چون سایه‌ای همه روزش در بدر از پیت دوان گفتم

1 از عشق در اندرون جانم دردی است که مرهمی ندانم

2 بی روی کسی که کس ندید است خونابه گرفت دیدگانم

3 از بس که نشان از تو بجستم نه نام بماند و نه نشانم

4 گویند که صبر کن ولیکن چون صبر نماند چون توانم

1 ازین کاری که من دارم نه جان دارم نه تن دارم چون من من نیستم، آخر چرا گویم که من دارم

2 تن و جان محو شد از من، ز بهر آنکه تا هستم حقیقت بهر دل دارم شریعت بهر تن دارم

3 همه عالم پر است از من ولی من در میان پنهان مگر گنج همه عالم نهان با خویشتن دارم

4 اگر خواهی که این گنجت شود معلوم دم درکش که سر این چنین گنجی نه بهر انجمن دارم

1 گر در سر عشق رفت جانم شکرانه هزار جان فشانم

2 بی عشق اگر دمی برآرم تاریک شود همه جهانم

3 تا دور فتاده‌ام من از تو در ششدرهٔ صد امتحانم

4 طفلی که ز دایه دور ماند جان تشنهٔ شیر همچنانم

1 زیر بار ستمت می‌میرم روی در روی غمت می‌میرم

2 شغل عشق تو چنان کرد مرا کایمن از مدح و ذمت می‌میرم

3 زندهٔ بی سر از آنم که چو شمع سر خود بر قدمت می‌میرم

4 حرمت گرچه مرا روی نمود روی سوی حرمت می‌میرم

1 دوش درون صومعه، دیر مغانه یافتم راهنمای دیر را، پیر یگانه یافتم

2 چون بر پیر در شدم، پیر ز خویش رفته بود کز می عشق پیر را، مست شبانه یافتم

3 از طلبی که داشتم، چون بنشستم اندکی از کف پیر میکده، درد مغانه یافتم

4 راست که درد خورده شد، موج بخاست از دلم تا ز دو چشم خون فشان، سیل روانه یافتم

1 روزی که عتاب یار درگیرم با هر مویش شمار درگیرم

2 چون خاک ز دست او کنم بر سر گر نیست مرا غبار درگیرم

3 چون قصهٔ بوسه با میان آرم آنگه سخن از کنار درگیرم

4 گر بوسه عوض دهد یک چه بود از صد نه که از هزار درگیرم

1 مسلمانان من آن گبرم که دین را خوار می‌دارم مسلمانم همی خوانند و من زنار می‌دارم

2 طریق صوفیان ورزم، ولیکن از صفا دورم صفا کی باشدم چون من سر خمار می‌دارم

3 ببستم خانقه را در، در میخانه بگشودم ز می من فخر می‌گیرم ز مسجد عار می‌دارم

4 چو یار اندر خرابات است من اندر کعبه چون باشم خراباتی صفت خود را ز بهر یار می‌دارم

آثار عطار نیشابوری

87 اثر از غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی