87 اثر از غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری

1 گشت جهان همچو نگار ای غلام بادهٔ گلرنگ بیار ای غلام

2 با گل و با بلبل و با مل بهم وصل‌طلب فصل بهار ای غلام

3 بلبل عاشق به صبوحی درست می‌شنوی نالهٔ زار ای غلام

4 نرگس سرمست نگر کاو فکند سر ز گرانی به کنار ای غلام

1 بیچاره دلم که نرگس مستش صد توبه به یک کرشمه بشکستش

2 از شوق رخش چو مست شد چشمش از من چه عجب اگر شوم مستش

3 دست‌آویزی شگرف می‌بینم هفتاد و دو فرقه را خم شستش

4 خورشید که دست برد در خوبی نتواند ریخت آب بر دستش

1 عشق آبم برد گو آبم ببر روز آرام و به شب خوابم ببر

2 چند دارم تشنهٔ لعل تو جان جان خوشی زان لعل سیرابم ببر

3 من کیم خاک توام بادی به دست آتشی در من زن و آبم ببر

4 نی خطا گفتم که در تاب و تبم می‌نیارم تاب تو تابم ببر

1 عقل کجا پی برد شیوهٔ سودای عشق باز نیابی به عقل سر معمای عشق

2 عقل تو چون قطره‌ای است مانده ز دریا جدا چند کند قطره‌ای فهم ز دریای عشق

3 خاطر خیاط عقل گرچه بسی بخیه زد هیچ قبایی ندوخت لایق بالای عشق

4 گر ز خود و هر دو کون پاک تبرا کنی راست بود آن زمان از تو تولای عشق

1 صبح رخ از پرده نمود ای غلام چند کنی گفت و شنود ای غلام

2 دیر شد آخر قدحی می بیار چند زنم بانگ که زود ای غلام

3 درد خرابات مپیمای کم هین که بسی درد فزود ای غلام

4 در دلم آتش فکن از می که می آینهٔ دل بزدود ای غلام

1 ز دست رفت مرا بی تو روزگار دریغ چه یک دریغ که هر دم هزاربار دریغ

2 به هرچه درنگرم بی تو صد هزار افسوس به هر نفس که زنم بی تو صد هزار دریغ

3 دلی که آب وصالش به جوی بود روان بسوخت زآتش هجر تو زار زار دریغ

4 چو لاله‌زار رخت شد ز چشم من بیرون ز خون چشم رخم شد چو لاله‌زار دریغ

1 ای شیوهٔ تو کرشمه و ناز تا چند کنی کرشمه آغاز

2 بستی در دیده از جهانم بر روی تو دیده کی کنم باز

3 ای جان تو در اشتیاق می‌سوز وی دیده در انتظار می‌ساز

4 تا روز وصال در شب هجر بر آتش غم چو شمع بگداز

1 ای از همه بیش و از همه پیش از خود همه دیده وز همه خویش

2 در ششدر خاک و خون فتاده در وصف تو عقل حکمت اندیش

3 در عالم عشق عاشقان را قربان شدن است در رهت کیش

4 هر دم که زنند عاشقانت بی یاد تو در دهن شود نیش

1 عاشقی نه دل نه دین می‌بایدش من چنینم چون چنین می‌بایدش

2 هر کجا رویی چو ماه آسمان است پیش رویش بر زمین می‌بایدش

3 زن صفت هرگز نبیند آستانش مرد جان در آستین می‌بایدش

4 می‌کشد هر روز عاشق صد هزار این چه باشد بیش ازین می‌بایدش

1 خط مکش در وفا کزآن توام فتنهٔ خط دلستان توام

2 بی تو با چشم خون فشان همه شب در غم لعل درفشان توام

3 از دهانت چو گوش را خبر است من چرا چشم بر دهان توام

4 از تو تا برکنار ماند دلم بی تو چون موی از میان توام

آثار عطار نیشابوری

87 اثر از غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی