در خطت تا دل به جان در از عطار نیشابوری غزل 465
1. در خطت تا دل به جان در بستهام
چون قلم زان خط میان در بستهام
...
1. در خطت تا دل به جان در بستهام
چون قلم زان خط میان در بستهام
...
1. تا دیدهام رخ تو کم جان گرفتهام
اما هزار جان عوض آن گرفتهام
...
1. از می عشق تو مست افتادهام
بر درت چون خاک پست افتادهام
...
1. کار بر خود سخت مشکل کردهام
زانکه استعداد باطل کردهام
...
1. من شراب از ساغر جان خوردهام
نقل او از دست رضوان خوردهام
...
1. بی دل و بی قراری ماندهام
زانکه در بند نگاری ماندهام
...
1. بیشتر عمر چنان بودهام
کز نظر خویش نهان بودهام
...
1. روی تو در حسن چنان دیدهام
کاینهٔ هر دو جهان دیدهام
...
1. از بس که روز و شب غم بر غم کشیدهام
شادی فکندهام غم بر غم گزیدهام
...
1. ای برده به آبروی آبم
وز نرگس نیم خواب خوابم
...
1. نه ز وصل تو نشان مییابم
نه ز هجر تو امان مییابم
...