87 اثر از غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری

1 گر نه از خاک درت باد صبا می‌آید صبحدم مشک‌فشان پس ز کجا می‌آید

2 ای جگرسوختگان عهد کهن تازه کنید که گل تازه به دلداری ما می‌آید

3 گل تر را ز دم صبح به شام اندازد این چنین گرم که گلگون صبا می‌آید

4 به هواداری گل ذره صفت در رقص آی کم ز ذره نه‌ای او هم ز هوا می‌آید

1 رخت را ماه نایب می‌نماید خطت را مشک کاتب می‌نماید

2 رخت سلطان حسن یک سوار است که دو ابروش حاجب می‌نماید

3 رخت را صبح صادق کس ندیده است اگرچه صد عجایب می‌نماید

4 چو در عشق صادق نیست یک تن همیشه صبح کاذب می‌نماید

1 دل ز جان برگیر تا راهت دهند ملک دو عالم به یک آهت دهند

2 چون تو برگیری دل از جان مردوار آنچه می‌جویی هم آنگاهت دهند

3 گر بسوزی تا سحر هر شب چو شمع تحفه از نقد سحرگاهت دهند

4 گر گدای آستان او شوی هر زمانی ملک صد شاهت دهند

1 تا که گشت این خیال‌خانه پدید هر زمان گشت صد بهانه پدید

2 ناپدید است عیسی مریم قصهٔ سوزن است و شانه پدید

3 صد جهان ناپدید شد که نشد ذره‌ای کس درین دهانه پدید

4 گرچه تو صد هزار می‌بینی هیچکس نیست در میانه پدید

1 عقل را در رهت قدم برسید هر چه بودش ز بیش و کم برسید

2 قصهٔ تو همی نبشت دلم چون به سر می‌نشد قلم برسید

3 دلم از بس که خورن بخورد از او در همه کاینات غم برسید

4 بی‌تو از بس که چشم من بگریست در دو چشمم ز گریه نم برسید

1 هر که را اندیشهٔ درمان بود درد عشق تو برو تاوان بود

2 بر کسی درد تو گردد آشکار کو ز چشم خویشتن پنهان بود

3 گرچه دارد آفتابی در درون لیک همچون ذره سرگردان بود

4 ای دل محجوب بگذر از حجاب زانکه محجوبی عذاب جان بود

1 آن روی به جز قمر که آراید وان لعل به جز شکر که فرساید

2 بس جان که ز پرده در جهان افتد چون روی ز زیر پرده بنماید

3 در زیبایی و عالم افروزی رویی دارد چنان که می‌باید

4 خورشید چو روی او همی بیند می‌گردد و پشت دست می‌خاید

1 یک شکر زان لب به صد جان می‌دهد الحق ارزد زانکه ارزان می‌دهد

2 عاشق شوریده را جان است و بس لعل او می‌بیند و جان می‌دهد

3 قوت جان آن را که خواهد در نهان زان دو یاقوت درافشان می‌دهد

4 شیوه‌ای دارد عجب در دلبری عشوه پیدا بوسه پنهان می‌دهد

1 چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود

2 گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود

3 دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کرده‌ای این چنین طراریت با من مسلم کی شود

4 عهد کردی تا من دلخسته را مرهم کنی چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود

1 یک حاجتم ز وصل میسر نمی‌شود یک حجتم ز عشق مقرر نمی‌شود

2 کارم درافتاد ولیکن به یل برون کاری چنین به پهلوی لاغر نمی‌شود

3 زین شیوه آتشی که مرا در دل اوفتاد اشکم عجب بود اگر اخگر نمی‌شود

4 یا اشک گرمم از دم سردم فسرده شد زان خشک گشت ای عجب و تر نمی‌شود

آثار عطار نیشابوری

87 اثر از غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی